خلاصه ماشینی:
"یافت و ناگزیر بود که بازرگانی خارجی را بپذیرد و بعلاوه مجبور گشت هیئتهای مبلغان مذهبی مسیحی را هم قبول کند «این هیئتهای مذهبی در چین نقش مهمی بازی کردند و در حقیقت پیشاهنگان و پیشقدمان امپریا لیسم و استعمار بودند بسیاری از آشفتگیها و ناراحتیهای بعدی چین بر اثر کارهای همین هیئتهای مذهبی بود اما دربار چین نمیتوانست در مقابل آنها کاری بکند زیرا بنا بر پیمان تازه خارجیان مقیم چین تابع قوانین چین نبودند «این حق کاپیتولاسیون یا برون مرزی نامیده میشود یک بار هم یکی از چینها«هونک»که مسیحی شده بود یک شورش و آشوب عظیم در چین بوجود آورد این شورش بیش از نیمی از چین را فراگرفت و ویران ساخت و در مدت ده دوازده سال لا اقل 000/000/20 نفر بر اثر آن کشته شدند مبلغان مسیحی هونگ را تایید و ستایش میکردند «بنظر چینیها این مبلغان برای تبلیغ مذهب نیامده بودند و مبشر حسن نیت نبودند بلکه عمال امپریالیسم بشمار میرفتند بطوریکه یک نویسنده انگلیسی گفته است در نظر چینیها جریان امر چنین میباشد که:ابتدا مبلغان مذهبی و بدنبال آن کشتیهای جنگی میآیند و بعد هم تصرف اراضی شروع میشود»ما باید این موضوع را خوب بخاطر داشته باشیم زیرا مبلغان مذهبی در اغلب آشفتگیهای چین بچشم میخورند و دست داشتند»1 (1)نگاهی بتاریخ جهان از نهر و ترجمه محمود تفضلی ج 1 صفحه 945 و ببعد مسیحیت و آینده: آیا مسیحیگری با این سابقه تاریخی درخشان!و با فقر قوانین و نقص همهجانبهای ناشی از تحریفات پدران روحانی،میتواند در آینده هم مورد پذیرش تودهها باشد؟مسلما جواب منفی است..."