خلاصه ماشینی:
"توحید کامل آن استکه انسان تنها خدا را مطاع و قبله و جهتحرکت و ایدهآل خود قرار دهد و هر مطاعو جهت و قبله دیگر را طرد کند؛چنانکه ابراهیم علیه السلام فرمود:{/وجهت وجهی للذیفطر السموات و الارض و ما انا منالمشرکین/}(انعام79/) خداوند به والاترین اسوۀ اخلاقی بشرحضرت محمد صلی الله و علیه و اله چنین تعلیم میدهد:{/قل ان صلاتی و نسکی و محیای و مماتی للهرب العالمین/}(انعام162/) این آیه برای همۀ ابعاد زندگی رهنموددارد و میآموزد که تمام تلاشها از جملهاعمال اخلاقی باید در جهت الهی باشد.
آزادی دررفتار و اخلاق انسان غربی از این مبانیسرچشمه گرفته و ازاینرو به اباحهگریرفتاری انجامیده و جایی برای دین ودستورات آن نمیگذارد.
چیزی که بیشتر برای مردم خطرناکاست،تمایل آنها به سوی ملاکهایاخلاقی است که به عنوان شیوههایپیشرفت زندگی در سینمای غربمیبینند که این در واقع صرفانمونهای از ناکامیهای عامتر برایدرگیر شدن با جهتگیریهایاخلاقی مطرح شده از سوی دین استکه به جای آن به دنبال اغواگریهستند.
50 اگزیستانسیالیسم(اصالت وجود):دراین مکتب بیش از هر چیز بر جنبه وارزشهای فردی توجه شده و در رأی همه،آزادی و اراده و خواست فرد موردنظر استو هر نوع قیدی ولو تقید به مدار و راهخاص را بر ضد انسانیت انسان میداند وتنها بر آزادی و بیقیدی و تمرد و عصیانتکیه میکند،و لازمه این سخن،هرج ومرج اخلاقی و بیتعهدی و نفی هرگونهمسؤولیت است.
دیگر مکاتب غربی و شاخههای برآمدهاز لیبرالیسم و مکتب اصالت وجود،هریک به گونهای به نام آزادی،انسانیت و اخلاقو فضایل بشری را به قربانگاه برده ومیبرند،اخلاق که برای سامان بخشیدنبه غرایز و سلامت روان است،در نظر انیمکاتب با آزادی بیحد و حصر در آمیختهو عملا به نابودی اصول و ارزشهایاخلاقی انجامیده است."