چکیده:
یکی از مباحثی که در الهیات و فلسفه دین اهمیت فراوان دارد،چگونگی برخورد علم و دین است.از آنجا که این دو دانش با مسائل دینی سرو کار دارند به بحث علم و دین و مناسبات آن دو با یکدیگر میپردازند.علاوه بر این،افراد متدین طالب معرفت نیز تمایل دارند تا از نحوه رابطه علم و دین اطلاع حاصل کنند.بنابراین پرداختن به این موضوع ضروری مینماید.در این مقاله موضوعاتی از قبیل تعریف علم و دین،رابطه این دو،تباین،تعاضد و سازگاری آنها مورد بررسی قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"عامل دیگر برخورد خشن آبای کلیسا با دانشمندان قرون وسطی(مانند گالیله و کپلر)است که نپذیرفتن نظریههای آن دانشمندان و اثبات دوستی آن نظریات باعث شد تا دین کفایت خود را در نظر عالمان تجربی از دست دهد و همین امر سبب شد تا تنفر تدریجی از دین شکل گیرد و اقبال عمومی نسبت به علوم طبیعی پیش آید، تا آنجا که علم را حلال تمام مشکلات دانستند.
3. تعاضد و سازگاری علم و دین:برخی دیگر به این نظریه قائلند که نه تنها علم و دین تعارض و تضاد ندارند،و نه تنها تباین و غیریت ندارند بلکه میان این دو رابطه تنگاتنگی برقرار است و این دو با هم روابط حسنه دارند،به طوری که مکمل یکدیگر هستند و تصویر ما را از جهان هستی تکمیل میکنند و هرگاه به تنهایی در نظر گرفته شوند کارآیی آنها ناقص و ناتمام باقی میماند.
سازگاری علم و دین در اندیشه اسلامی اسلام کاملترین دین الهی است و یکی از ویژگیهای آن این است که موضع کاملا دوستانه میان علم و دین برقرار میکند و از انسان میخواهد که برای کسب علم و معرفت تلاش کند و در این راه هرسختی را به جان بخرد.
مؤید دیگر این مسأله آن است که علم تجربی گرچه در مورد جزئیات است،اما تا قانون به صورت کلی درنیاید از اعتبار علمی برخوردار نیست و کلیات تنها از طریق عقل به اثبات میرسند.
نهایتا اینکه،از نظر اسلام بین علم و دین هیچ تعارضی وجود ندارد و همانطور که دین امر الهی است علم نیز امری الهی است که به انسان افاضه میشود."