چکیده:
برخی مستشرقان شبهاتی پیرامون قرآن، وحی و پیامبر( مطرح کردهاند و تعدادی از مسلمانان با تأثیرپذیری از افکار آنها مطالبشان را بدون ذکر منبع نقل کردهاند. عبدالکریم سروش از جمله این افراد است، وی در مورد الفاظ قرآن و تأثیرپذیری پیامبر( و قرآن از فرهنگ زمانه، تشبیه حضرت به شاعر، تحول در فصاحت و بلاغت قرآن و ناقص بودن علم رسول( مطالبی بیان کرده است که در سخنان مستشرقانی مثل مونتگمری وات، هرشفلد، جوزف آدامز سابقه دارد. نویسنده میکوشد تأثیر پذیریهای سروش را به نمایش بگذارد و تنافی مطالب وی با قرآن و کلام اسلامی را روشن سازد.
خلاصه ماشینی:
"«و اگر (بر فرض) برخی سخنان را به ما (بدروغ) نسبت میداد * حتما با دست راست (قدرتمند)، او را گرفتار میساختیم * سپس رگ قلبش را مسلما قطع میکردیم!» قرآن، تألیف محمد ( است عبدالکریم سروش بر مبنای آنچه گذشت، در این باره میگوید: «محمد کتابی بود که خدا نوشت، و محمد، کتاب وجود خود را که میخواند قرآن میشد و قرآن کلام خدا بود.
دیدگاه مستشرقان: «جوزف آدامز Adams, charels Joseph، (متولد 1924) خاورشناس آمریکایی که از سال 1969 م سمت مشاور دایرة المعارف بریتانیکا را داشت و عضو انجمن مطالعات دینی آمریکا، انجمن شرقشناسی آمریکا است، مینویسد: «در این جا نیز نشانی از یک تحول و تکامل در فهم پیامبر نسبت به وحی وجود دارد که با اندیشه کتاب یا متن مقدس به اوج خود رسید.
" Joseph Adams; the Quran; the Encyclopedia of Religion, Vol, 12, New York: macmillan publishing company, 1993; «تئودور نولدکه» (THEODOR NOLDEKE 1930 - 1836) خاورشناس آلمانی و مؤلف کتاب معروف «تاریخ قرآن» نیز در این باره مینویسد: «از آنجا که قرائن و شواهد روشنی برای تاریخگذاری حوادث و رخدادها وجود ندارد ما ناگزیریم که از طریق خود قرآن، رشد و پیشرفت روانشناختی شخصیت پیامبر را پیگیری و جستجو نماییم» (نولدکه، مصادر قرآن، 5).
50 بررسی عبارت «ما ناگزیریم که از طریق خود قرآن، رشد و پیشرفت روان شناختی شخصیت پیامبر را پیگیری و جستجو نماییم» به این ادعا اشاره دارد که وحی پیرو حالات عرفانی و روحی شخص پیامبر( بود و نوع تعابیر و بیانات قرآن به تبع آن تغییر مییافت!"