چکیده:
متکلمان اسلامی بر جنبه الاهی بودن وحـی اتفـاق نظـر دارنـد، اخـتلاف آنـان در خصوص چگونگی کلام خدا و حدوث و قدم کلام الاهی است . شیخ مفید معتقد به الاهی بودن وحی است . به نظر او، خداوند الفاظ وحیانی را خلق می کند و پیامبر بـه طور مستقیم یا باواسطه این الفاظ وحیانی را شنیده و بیان می کند. شیخ مفید منکـر نزول معارف کلی وحیانی به طور دفعی و جمعی است . علاوه بر تصریح شیخ مفیـد بر اینکه وحی کلام خداست ، اعتقاد وی به عصمت انبیـا، اعجـاز قـرآن و خاتمیـت پیامبر اسلام (ص ) کاشف دیدگاه وی در خصوص الاهی بودن وحی است .
خلاصه ماشینی:
١. مقدمه در قرون اولیه اسلام بحث کیفیت نزول وحی به شـکل امـروزین مطـرح نبـوده اسـت ، از جملـه مسائل اولیه ای که مورد توجه متکلمان اسلامی قرار گرفته ، مسئله حدوث یا قدم کلام الاهی بود و به همین دلیل مباحث گوناگونی در کتب کلامی در خصوص قرآن بـه عنـوان کتـاب آسـمانی مطرح شده است .
(همو، ١٤١٣د، ص١٠٢) شیخ مفید در ادامه نظر خود را بنـا بـر آنکـه حـدیث صـحیح باشـد ایـن گونـه ابـراز می کنـد: اگر حدیث صحیح باشد پـس خداونـد در قلـم حرکـاتی ایجـاد می کنـد کـه کتـابتی را کـه اراده کـرده در لـوح ایجـاد نمایـد و بـه ایـن معنـا کاتـب خداونـد اسـت و کـلام ، فعـل خداسـت و خداوند مـتکلم آن محسـوب می شـود، وی معتقـد اسـت : بـر اسـاس حـدیث وارده کـه خداونـد به قلم امر می کند و آنچـه را خداونـد اراده می فرمایـد، قلـم جـاری مـی کنـد، خداونـد را کاتـب آن معـارف قلمـداد مـی کنـد و بـا توجـه بـه اینکـه خداونـد را نمی تـوان نـاطق بـه آن نامیـد، خداونـد آن معـارف را خلـق می کنـد و بـه ایـن معنـا خداونـد مـتکلم بـه ایـن معـارف اسـت ، (همان ) گرچه شـیخ مفیـد در خصـوص محتـوای آن معـارف سـخنی بـه میـان نیـاورده ولـی از آنجا که معتقد است فرشـته وحـی همـان مطالـب نوشـته شـده در لـوح را حفـظ می کنـد و بـه پیــامبر ابــلاغ می نمایــد می تــوان گفــت ماهیــت آن معــارف همــان الفــاظ و کلمــات وحیــانی است که خداوند به قلم امـر می کنـد، و قلـم آن را بـر لـوح می نویسـد، شـاهد دیگـر ایـن نظـر ایـن اسـت کـه وی بیـان نمـود: مـتکلم معنـایی بیشـتر از سـازنده سـخن نـدارد.