چکیده:
اخلاق توحیدی با شاخصه وحیانی و توحیدی بودن، اخلاق اسلامی را از سایر مکاتب اخلاقی متمایز میسازد. امروزه در جوامع بشری، سه یا ـ به تعبیری ـ چهار مسلک اخلاقی وجود دارد که دارای قدمت بسیار طولانی هستند: مسلک اخلاقی یونان، مکتب اخلاقی عام، مسلک نسبیتگرایی و مکتب اخلاقی خاص. هر چند این مکاتب اخلاقی میکوشند رفتار فردی و اجتماعی پیروان خود را تعدیل کرده، افراد تربیتشده و سالمی از حیث اخلاقی تحویل جامعه دهند، بنا به نوع نگرش خاصی که به انسان و جایگاه و غایت خلقت او دارند، دارای تأثیرات متفاوتی میباشند. علامه طباطبایی معتقد است اخلاقی شدن به معنای بار یافتن به آستان معارف توحیدی است و تمام اخلاق، مقدمه نیل به این قله رفیع انسانی خواهد بود. این مقاله، چیستی و مؤلفههای اخلاق توحیدی را از منظر ایشان بررسی خواهد کرد.
خلاصه ماشینی:
"(همان، ص368) تمایز خلق و ادب علامه معتقد است آداب همان اخلاق نیستند، هر چند برخی چنین تصور کردهاند؛ زیرا اخلاق، ملکات راسخ نفس و از صفات روحانی هستند؛ اما آداب بر صورت ظاهری اعمال اطلاق میشود که از انسان سر میزند و واضح است که میان این دو امر فاصله زیادی وجود دارد.
با این وصف، دعوت به صلاح و تقوای الهی و تشویق به فضایل اخلاقی معنا نخواهد داشت و چنین دعوتی عقیم خواهد ماند؛ و ثانیا اخلاق فاضله برای ثبات و قوامش نیاز به ضمانت اجرایی دارد و آن همان توحید است، یعنی انسان باید معتقد باشد که جهان دارای خدای واحدی است متصف به اسمای حسنی و هدف خلقت او تکامل و سعادت انسانهاست؛ اوخدایی است که خوبیها و خیر و صلاح را دوست دارد و شر و فساد مبغوض اوست و مردم را در روز واپسین جمع نموده؛ پاداش و کیفر خواهد داد.
(سورهٔ قصص، آیهٔ 58) از نگاه علامه، هیچ عنصری قادر به جلوگیری از انحرافات اخلاقی و رفتاری نخواهد بود، مگر روح توحیدی و عقیده به معاد و حیات اخروی که ملازم با توحید است؛ زیرا اگر کسی از اذیت دیگران لذت برد و خوشحال شود و در عین حال معتقد باشد هیچ عقابی بر اعمالش مترتب نیست، این اعتقاد زمینههای گناه و فساد اخلاقی را برای افراد و جامعه فراهم خواهد ساخت."