خلاصه ماشینی:
"»1 سوم:تقدم«چگونه»گفتن و«چه چیزی»را گفتن از موارد بسیار مهم و قابل تأمل در تربیت دینی،چگونه گفتن است؛زیرا نوجوانان و جوانان که شخصیت اجتماعی آنان در حال شکلگیری است،احتیاج فراوانی به همکاری و همدلی و لطافت کلامی و بیان مهرآمیز دارند و تجارب کافی در تحولات زندگی ندارند و انتظار دارند که با احترام از جانب افراد بزرگتر و بالاخص مشاوران و مربیان دینی مواجه شوند،لذا در چگونه گفتن باید همواره کوشید با بذر امید در دلها کاشت تا علایقشان رشد کند زیرا در این دوران احساسات و عواطف تا حدود زیادی بر جان و دل نوجوانان حاکم است و باید به گونهای مورد خطاب قرار گیرند که برانگیزاننده باشد و نه همراه با عتاب و به صورت خشک و خشن.
»2 همچنین در تربیت دینی نباید فراموش کنیم که دوران نوجوانی و جوانی،دوران شدن است و به قول یکی از فلاسفه،خطا کردن کار انسان است و در خطا ماندن کار حیوان حتی خطاهای نوجوان و جوان را با تربیت انگیزه مدار و امید دهنده میتوانیم اصلاح کنیم چرا که انتقاد،در عین اینکه سازنده و جهت دهنده و منبه(یاد آوری کننده)است اما اگر شدید باشد حالت آزردگی روانی و احساس گناه عمیق و راههای بیبازگشت را به ارمغان میآورد.
دوازدهم:«ارتباط پیوسته و مداوم»بجای «ارائه گسسته و مقطعی پیام بدون هر گونه دغدغه و عاری از هر گونه غلو و اغراق میتوان ادعا کرد که در حال حاضر بزرگترین ابتکار عمل در مقولهء آموزش و تربیت دینی در دست مربیان و معلمانی نیست که خوب تعلیم دیدهاند و در کلاسهای مقطعی در مدارس تدریس نمودهاند بلکه این امر خطیر و پایا و پویا و اثر گذار توسط معلمان و مربیانی است که تجربهها اندوخته و از علوم روز غافل نبوده و به صورت پیوسته در ارتباط با مخاطبین برای مدتهای مدیدی (1)."