چکیده:
کتاب بنیاد فلسفة سیاسی در غرب اثر شادروان دکتر حمید عنایت با توجه به اصل
ضرورت نقد بویژه در حوزة معارف سیاسی از یکسو و اهمیت این اثر از سوی دیگر که با
شیوهای روان و ساده و با رعایت اصول آزاداندیشی و اعتدالخواهی به نگارش درآمده
است، در این نوشتار مورد بررسی و نقد قرار گرفته است.
این اثر ارزشمند متکفل بررسی عقاید و اندیشههای سیاسی غرب از هراکلیت تا هابز است
و به صورتی فشرده و مختصر کلیت آرای سیاسی نه اندیشمند، دو نحلة فلسفی و مسیحیت را
مورد توجه قرار داده است. کتاب با آنکه دارای چهارچوب و ساختار
منطقی بوده، از سلاست روانی و قابلیت فهم خوبی برخوردار است و از پیچیدگی، طمطراق،
نقل و ابهام به دور میباشد و رویکردی اعتدالی و آزاداندیشانه بر آن حاکم است ولی
همچون سایر آثار بینیاز از نقد و بررسی نمیباشد. از این رو کتاب در این نوشتار بر
اساس معیارهای منطقی مورد توجه قرار گرفته و حتی الامکان سعی شده است به دور از پیش
داوری و بافتن در تاریکی به محاسن و نقایص آن توجه گردد.
خلاصه ماشینی:
"در خصوص افلاطون، استاد بحث را بسیار شیوا، جذاب، دقیق، عمیق و در عین حال مختصر بیان کرده است و براستی حق مطلب را در این خصوص ادا نموده است، بویژه در بحث از جامعة ایدهآل افلاطونی، اما در اینجا نیز چند نکته حائز اهمیت اساسی است: 1ـ فصلبندی مطالب افلاطون از ترتیب منطقی برخوردار نیست، بدین معنا که مثلا بحث ریشهها و تأثیرات عقاید دیگران در افلاطون «ریشههای بیگانه»[عنایت 1352: 74 – 75] میبایست قبل از بحث دوم وی میآمد و یا بحث صفحات 46 تا 49 کتاب بهتر بود پیش از مباحث سیاسی افلاطون ذکر شود.
به علاوه آیا راه میانه با حد میانگین و اعتدال یکی است؟ و اصولا آیا ارسطو بر حد وسط تأکید میورزد یا بر اعتدال؟ همچنین این موضوع که ارسطو با نفی نظر افلاطون در مورد اینکه فیلسوفان باید شهریار باشند به تمایز میان عقل نظری و عقل عملی اشاره میکند و اینکه «داوری هوشیارانه» را به جای «دانش» قرار میدهد که حاصل تجربه و انضباط اخلاقی است نه مطالعه آیا ارتباطی با حد وسط دارد؟ یا نوعی تفریط ـ در برابر دیدگاه مثلا افراطی افلاطونی در تأکید بر ویژگی فیلسوف بودن برای شهریار یا نسبت به طرح داوری هوشیارانه به جای دانش که در اصل پذیرش امری به جای امری دیگر است و ارتباطی به حد وسط ندارد و نوعی تک بعدی نگری محسوب میشود نه گرایش به اعتدال بلکه همانگونه که برای دانستن چارة درست برای هر مشکل خاص و توانایی برای راهنمایی دیگران «داوری هوشیارانه» [عنایت 1364: 87] میطلبد، نیاز به دانش نیز دارد."