چکیده:
یکی از آموزههای مشترک ادیان ابراهیمی ، اعتقاد به یک «منجی موعود» است که در پایـان تاریخ ، برای ایجاد صلح و امنیت و برقراری عدالت و ریشه کن کردن ظلم و فساد از جامعة بشری ظهور می کند. این اعتقاد، در بین پیروان ادیان ابراهیمی ، آن قدر دارای اهمیت و اشتیاق است که هریک از پیروان، آرزوی درک چنین ایامی را در سر می پروراند. بنابراین ، یکـی از موضوعاتی که در بین پیروان ادیان ابراهیمی مورد بحث و گفت وگو قرار می گرفته ، «توقیت » یا «تعیین زمان آمدن منجی موعود» است و این مسئله به این نکته منجر شده که بعضی افراد، زمان خاصی را برای آمدن منجی معین و بالتبع شور و شوق کاذبی را، ولو برای مدت کوتاهی در بین مردم ایجاد کنند. توقیت ، مخصوصا زمانی که از جانب علما مطرح شده، پیامـدهای جبران ناپذیری برای آن دین و پیروان داشته است . این نوشتار ابتدا اصل مشروع بودن «توقیت » را بر اساس متون مقدس هر دین و گفتار علما بررسی و سپس آسیب هایی را که توقیت برای آن دین و پیروان آن ایجاد می کند، تبیین وترسیم می سازد.
One of the common teachings of the Abrahamic religions is the belief in a “Promised Savior” who appears at the end of the time to bring peace and security، establish justice، and eradicate oppression and corruption of the human society. This belief is so important and enthusiastic among the followers of Abrahamic religions that each of the followers nourishes the desire to be alive at that time in their minds. Thus، one of the topics discussed among the followers of Abrahamic religions is the “Timing” or “determining the time of the arrival of the Promised Savior” and this issue has led to the fact that some people have specified a time for the arrival of the Savior and therefore caused a false enthusiasm among people even for a short time. Timing، especially when raised by the scholars، has had irreversible consequences for the religion and its followers. This paper investigates the principle of legitimacy of “Timing” according to the scriptures of every religion and the sayings of its scholars، then، it explains the damages the Timing makes to that religion and its followers.
خلاصه ماشینی:
"اگرچه ائمه ع در روایات فراوانی ، از توقیت نهی کرده و فرمود اند که ما زمانی را بـرای ظهور مشخص نمی کنیم وتوقیت کنندگان را دروغ گو خوانده و در پیروی از آنهـا، علمـا بـه حرمت یا کراهت توقیت قائل شده اند؛ در طول تاریخ اسلام افرادی بودهانـد کـه خواسـته یـا ناخواسته در این گرداب افتاده و زمانهایی را برای ظهور بیان کردهاند.
یأس و ناامیدی یکی از آثار سوئی که توقیت برای توقیت کنندگان و پیروان آنها داشته و دارد، ناامیـدی از وضع آینده جهان و نجات بشراست ؛ زیرا وقتی طبق تاریخ پیشگویی شده، حضـرت ظهـور نکند، بعضی از مردمی که به ظهور دلخوش کرده بودند، چه بسا نسبت به اصل وجود امـام و نیز آموزههای دینی سست و بی رغبت شده و هیچ گونه فعالیت و حرکتـی در مقولـه انتظـار و درک دولت حقة آن حضرت از خود نشان ندهند.
البته بین یهودیت با دو دین دیگر تفاوتی وجود دارد و آن این که در متون مقـدس یهودیـت ، نهی صریحی بر توقیت وجود ندارد و بعضی از علمای پیشین ، بر توقیت تأکید داشتند؛ امـا بـا پیامدهای سوئی که توقیت برای یهودیت در طول تاریخ داشته است ، علمـای یهـود بـه ایـن اتفاق دست یافتند که زمان ظهور نامعلوم است وکسی حق ندارد بـرای آن زمـانی مشـخص کند؛ اما در مسیحیت و اسلام بنابر متون مقدس و منابع اصیل دینی ، نهی شدیدی نسبت بـه توقیت و پیروی کردن از توقیت کنندگان وجود دارد."