چکیده:
در اسلام تعلیم و تعلم مورد تاکید فراوان است و در روایات اسلامی جهل و خرافات نکوهش شده و طلب علم بر هر مرد و زن مسلمان فریضه است. دسته ای از علوم و دانش ها، سحر و علوم و فنون غریبه است که در عین پیچیدگی و آسیب زایی برخی به تعلیم و تعلم آن می پردازند. این مسئله از زوایای مختلف از جمله از منظر فقهی قابل بررسی است. اکنون سوال این است: آیا اصل ترغیب اسلام به تعلیم و تعلم مشمول تمام علوم از جمله سحر می شود؟ یا اینکه سحر ذیل آن قاعده کلی نیست؟ در مقاله حاضر، با استناد به ادله متعارف فقهی پاسخ سوال ارائه می شود. برخی مطلق تعلیم و تعلم سحر را حرام شمرده و برخی جواز آن را با شرایطی پذیرفته اند. لذا حکم اولی تعلیم و تعلم سحر حرمت است، مگر سحر در مقام دفاع و ابطال؛ بالتبع تعلیم و تعلم آن نیز نمی تواند به طور مطلق حرام باشد. در صورت اثبات حرمت فقهی تعلیم و تعلم سحر با قیود خاص، توسعه محتوای آن علم و فن بدون ملاحظه محدوده مجاز شرعی، ممنوع و موجب فساد است، این امر می تواند تکلیف آگاهان و جویندگان سحر را روشن سازد و متصدیان تعلیم و تربیت را برای پیشگیری از انحراف مسیر طبیعی تعلیم و تربیت یاری کند.
Teaching and learning have been highly emphasized by Islam while ignorance and superstition have been strongly condemned. Seeking knowledge is a duty of every Muslim man and Muslim woman. Some forms of knowledge include magic and occult sciences and arts which some people learn despite them being complex and having negative influences. This issue can be studied from different angles and from the perspectives of various sciences including jurisprudence. The focal question is: Does the Islamic recommendation about seeking knowledge also include magic? Or is it that knowledge of magic is not included in the category of sciences? This article seeks to address this question from the perspectives of different scholars. Some are of the view that teaching and learning magic are forbidden under all circumstances، others are of the view that they are allowed under specific conditions. Thus، the principal ruling about magic is that it is forbidden to teach and learn magic except in cases when one embarks on terminating a magic spell or defending himself against. It would not be، by extension، forbidden in an absolute sense.
If magic is proved to be forbidden، it would be forbidden to spread and promote it because not only it will be disregard to Shari’ah but it will cause evil to be disseminated.
خلاصه ماشینی:
اکنون سـؤال اين اسـت : آيا اصـل ترغيب ا سلام به تعليم و تعلم م شمول تمام علوم از جمله سحر مي شود؟ يا اينکه سحر ذيل آن قاعدة کلي نيست ؟ در مقالۀ حاضر، با استناد به ادلۀ متعارف فقهي پاسخ سؤال ارائه ميشود.
(74 - 73 /3 :1420 تعليم و تعلم ســحر و برخي علوم غريبه غالبا به صــورت غير رســمي و عمدتا براي اغراضــي نظير پيش بيني و پيشگويي، ايراد ضرر به ديگران ، جدايي انداختن و ايجاد نفرت بين افراد، تسلط بر ديگران و گاه ت ضعيف دين و در مقابل براي دفاع از نفوس محترمه ، حفظ آن ها از د سائس و مکائد شيطاني، ابطال سحر و دفاع از دين صورت ميگيرد.
البته حرمت سحر مطلق نیسـت و در مواردي از جمله موضــع رد و ابطال و دفاع ، ســحر حرام نيســت ، بالتبع تعليم و تعلم آن نيز در چنين مواردي جايز است .
البته دربارة تعلم سـحر بر اين باور اسـت که به واسـطۀ اينکه سحر نوعي علم ا ست که حداقل در مورد ا ضطرار به آن احتياج مي شود و نيز به دليل جريان ا صل فراگيري آن ، گاهي جايز و گاهي واجب ا ست .
فراگيري گاهي مثل رانندگي اســـت که نياز به کارورزي دارد، يعني فن و مهارتي است که بدون اينکه انسان آن کار را انجام دهد، نميتواند آن را ياد بگيرد و اگر مشــتمل بر امر حرامي باشــد، طبعا به دليل اينکه همراه محرم اســت ، حرام ميشــود و در فرضـي که تعلم ، بدون عمل محرم محقق شـود فراگيري جايز اسـت .