چکیده:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر جریان وجوه نقد بر شکاف میان نسبت اهرم واقعی و اهرم بهینه در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران است؛ از این رو در پژوهش پیش رو تلاش شده است با کمک روش اقتصادسنجی پیشرفته، مانند مدل تعدیل جزئی و روش گشتاورهای تعمیمیافته (GMM) به تخمین معقولی از این تأثیر دست یابیم. برای تحقق این هدف، 101 شرکت بورسی تهران که اطلاعات مالی آنها طی دورۀ زمانی پژوهش (1388 تا 1393) در دسترس بود، بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد جریان وجوه نقد بر شکاف میان نسبت اهرم واقعی و بهینه، اثر میگذارد. این شکاف، در شرکتهایی که نسبت اهرمی بالایی دارند، بهدلیل مواجهه با هزینههای بحران مالی زیاد، بیشتر است. همچنین از این نتایج درمییابیم که شرکتهایی که فرصت رشد و سرمایهگذاری، سودآوری و اندازۀ متفاوتی دارند با سرعتهای مختلفی به سمت ساختار سرمایۀ بهینۀ خود حرکت میکنند. بهطور کلی، این نتایج تأییدی بر قابلیت تشریح رفتار تأمین مالی شرکتها از طریق نظریۀ توازن است.
خلاصه ماشینی:
"در واقع این جریان شامل جریان های نقدی ورودی و خروجی ناشی از فعالیت های عملیاتی است که صورت زیر تعریف می شود: استهلاک + تغییرات در بدهی های جاری (-)+ تغییرات در دارایی های جاری = جریان وجوه (+)- سود عملیاتی روش آزمون فرضیه ها برای آزمون فرضیة اول به این صورت عمل شده است ؛ ابتدا جریان وجوه نقد برای کل شرکت ها محاسبه شده و به مدل کلی پژوهش اضافه می شود، تخمین به دست آمده میزان تأثیرگذاری جریان وجوه نقد را بر شکاف میان نسبت اهرم واقعی و اهرم بهینه نشان می دهد؛ در این مرحله برای آزمون فرضیه های فرعی دیگر، شرکت های نمونه بر اساس متغیر اصلی بیان شده در هر فرضیه (جریان وجوه نقد، بدهی ، سودآوری و اندازه ) به دو گروه کمتر (شامل ٣٠٣ شرکت ) و بیشتر از میانه (شامل ٣٠٣ شرکت ) تقسیم می شوند؛ پس از برآورد مدل پژوهش بر اساس مقادیر متغیرها به دو صورت کمتر از میانه و بیشتر از میانه ، تغییرات سرعت تعدیل ساختار سرمایه و شکاف میان نسبت اهرم واقعی و بهینه میان این دو گروه بررسی می شود و با این عمل می توان به آزمون فرضیه ها پرداخت .
نتایج برآورد مدل تعدیلات جزئی (فرضیة پنجم ) (به فایل PDFمراجعه شود)با توجه به جدول ٧، احتمال رد ضریب برآوردشده برای اهرم وقفه دار در هر دو شرکت های بزرگ اندازه و کوچک اندازه ٠/٠٠٠ به دست آمد که از ٠/٠٥ کمتر است ، از این رو ضرایب یادشده در سطح خطای ٥ درصد معنادارند، بنابراین می توان گفت در شرکت های بزرگ اندازه به طور متوسط ١٧ درصد و در شرکت های کوچک اندازه به طور متوسط ٢٣ درصد شکاف میان نسبت اهرم واقعی و اهرم بهینه وجود دارد.
Dynamic Capital Structure Adjustment: US MNCs & DCs. Journal of Multinational Financial Management, 22(5), 219- 304."