چکیده:
در این مقاله، پس از طرح ویژگیهای جامعه مطلوب امیرالمؤمنین علیهالسلام ، گستره روابط و ضوابط و
حقوق اجتماعی در چنین جامعهای در قالب طرحی به نام اساسنامه جامعه آرمانی حضرت
امیر علیهالسلام ارائه شده است. در این طرح، تلاش گردیده است ضوابط و قوانین محوری و پایهای
جامعه آرمانی اسلامی در قالب اصول کلی و اصول موضوعه بیان گردند.
در جامعه آرمانی، شبکه روابط اجتماعی حاصل برقراری روابط و مناسبات درست میان مردم و
رهبری است. در این جامعه، مردم و رهبری (امام و مأموم) دو قطب اساسی جامعهاند و تنظیمات و
مناسبات اجتماعی پیرامون این دو شکل میگیرند و شبکه روابط اجتماعی را در یک جامعه به وجود
میآورند.
خلاصه ماشینی:
"» (همان، حکمت 215) با عنایت به تعاریف و معانی پایهای مذکور، میتوان فهمید که جامعه آرمانی امیرالمؤمنین علی علیهالسلام برای وحدت انسجام و یگانگی اجتماعی خویش و برای آنکه از تجمع ساده افراد کنار یکدیگر و یا انبوه خلق مورد توجه جامعهشناسان، تمیز داده شود نیاز به علایم، مشخصات و معرفیهایی دارد؛ از جمله: یکی شدن خواستهها، یکی شدن قلبها، دستهای مددکار یکدیگر، نگاههایی به یک سو دوخته و نیرو (شمشیر)های یاریکننده و ارادههای واحد و هم جهت: «فانظروا______________________________ * social integration.
اکنون به بازشناسی حقوقی، اجتماعی این دو قطب که در این طرح به عنوان «اصول موضوعه قانون اساسی جامعه آرمانی» معرفی شدهاند، میپردازیم: اصول موضوعه قانون اساسی جامعه آرمانی اصل اول: حقوق مردم بر رهبر به نظر میرسد در کلام حضرت امیر علی علیهالسلام ، رهبر محور جامعه باشد؛ محوری که همه امور کشور به وسیله او به گردش میآید؛ محوری که اگر نباشد پایههای حکومت لرزان شده و فرو میریزد؛ محوری که همچون سنگ زیرین آسیاب باید بر جای خود استوار باقی بماند: «و انما انا قطب الرحا، تدور علی و انا بمکانی، فاذا فارقته استحار مدارها و اضطرب ثفالها.
» (همان، خطبه 173) به نظر میرسد با عنایت به این سخن امیرالمؤمنین علیهالسلام که «پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله همانند سایر پیامبران الهی با انتخاب جانشین، انسانها را سرگردان رها نکردند و بدون معرفی راهی روشن و نشانههای استوار از میان مردم نرفتند» (همان، خطبه 1) و «خداوند، پیامبران را حجت خود بر بندگان قرار داد تا جای عذر و استدلال برای کسی باقی نماند» (همان، خطبه 144)، تشکیل شورای اهل حل و عقد برای تعیین رهبر، موکول به بعد از وجود شخص نبی و امام علیهالسلام است، که آنها حجتی آشکار بر خلقند."