چکیده:
مکتب فکری کرمان که شاهنعمتالله ولی بنیانگذار آن است، یکی از مکاتب مهم فکری در ایران به شمار میآید. دوران تدریس و تعلیم وی مدت شصت دهه در کرمان استمرار داشت: از این مدت، حدود دو دهه در فرمانروایی مظفریان و چهل دهه را در فرمانروایی تیموریان سپری کرد. شاهنعمتالله در دوران تدریس و ارشاد، هم در سمرقند و هم در کرمان، با حکومت مذهبی تیمور و آلمظفر که به ترتیب تابع احکام فقه حنفی و شافعی بودند، در باطن همکارینکرد و به دور از هر گونه همکاری سیاسی و قضاییبا دو حکومت مذهبی وقت، صلاح دین را در ترویج و گسترش تعالیم خویش در تأسیس مکتب کرمان دنبال کرد تا تفکرات حقیقی شیعه و مستحسنات ناب صوفیه را به دور از هر گونه دستور حکومتی و خطمشی سیاسی ادامه دهد.
خلاصه ماشینی:
شاهنعمتالله در دوران تدریس و ارشاد، هم در سمرقند و هم در کرمان، با حکومت مذهبی تیمور و آلمظفر که به ترتیب تابع احکام فقه حنفی و شافعی بودند، در باطن همکاری نکرد و به دور از هر گونه همکاری سیاسی و قضایی با دو حکومت مذهبی وقت، صلاح دین را در ترویج و گسترش تعالیم خویش در تأسیس مکتب کرمان دنبال کرد تا تفکرات حقیقی شیعه و مستحسنات ناب صوفیه را به دور از هر گونه دستور حکومتی و خطمشی سیاسی ادامه دهد.
(همان، ص281-282) نقش تاریخی شاهنعمتالله ولی در حفظ مکتب کرمان از لشکرکشیهای سیاسی میان تیموریان و مظفریان مسأله مهمی که در شرح احوال شاهنعمتالله باید مطالعه شود، این است که وی با عنایت و برخورداری از عمر طولانی و مهاجرت و سفرهای فراوانی که داشت، حکومتهای مذهبی متعددی را در ایران و جهان اسلام مشاهده نمود؛ اما بنابر اعتقادات و تفکرات و طریقت خویش، با هیچیک از آنها در اجرای خواستههایشان و سیاستهای مذهبیشان و تحمیل عقایدشان همکاری ننمود.
نوربخشیه و ذهبیه، دو طریقت شیعی دیگر پس از نعمتاللهیه بودند که در زمان شاهرخ به وجود آمدند: نوربخشیه طریقتی در عین حال سیاسی بود که پیروان آن با رهبری سیدمحمد نوربخش، علیه شاهرخ قیام نمودند که البته عواقب خوشایندی برای این طریقت به همراه نداشت؛ لذا بزرگان این طریقت یا تبعید شدند یا شهید و یا در اثر سختگیری بیش از حد حاکمیت، مهاجرت به خارج از مرزهای ایران را به اقامت مخفیانه و زندگی توأم با وحشت ترجیح دادند.