چکیده:
این مقاله بر آن است تا جایگاه نقد و عقلگرایی را از دیدگاه قرآن کریم مورد
بررسی قرار دهد. مؤلف اعتقاد دارد که دین اسلام با مسیحیت تفاوت جوهری دارد؛زیرا
اسلام برخلاف مسیحیت به عقلگرایی دعوت میکند و پیام دین اسلام در عصر جدید چیزی
جز عقلانیت نیست و برای این سخن از قرآن دلایل متعددی ذکر میکند.همچنین مؤلف معتقد
است که پیام دیگر قرآن برای انسان جدید فرهنگ نقد میباشد؛زیرا ایمانی اهمیت دارد
که بتواند در برابر تردیدها و شکها مقاومت نماید؛بنابراین نگاه انتقادی به دین و
فرهنگ خود برای رسیدن به یقین لازم و ضروری است..
خلاصه ماشینی:
"در این جا برای روشن شدن مطلب به چند پرسش،پاسخ میدهیم: الف-بدون شک در میان پیروان مکاتب و مذاهب مختلف،کسانی هستند که عقایدشان درست است؛یا اینکه در میان احکام و داوریهای ذهن یک انسان،حتما مواردی هست که درست میباشد؛ پس چرا باید همۀ انسانها حرکت فکری را با شک آغاز کنند؟و نیز چرا باید در تمامی داوریهایش شک و تردید روا کرد؟ در پاسخ باید گفت:در مورد امکان وجود موارد درست،در میان عقاید موجود انسانها،به این نکته باید توجه کرد که اگر بنا را بر این بگذاریم که از این همه عقاید و جهانبینیهای موجود،یکی درست باشد؛حال،افرادی که پیرو آن عقیده هستند،با پیروان عقاید باطل چه فرق خواهند داشت؟ زیرا،اینکه بر صواب است و اینکه بر خطاست،هیچ کدام شخصا تحقیق نکرده و هر دو عقاید خود را تنها از راه تعلیم و تلقین پذیرفتهاند؛بنابراین ترجیح یکی بر دیگری مبنایی نداشته؛بلکه بر اساس تصادف خواهد بود.
به عبارت دیگر اگر در میان مجموعۀ عقاید موجود روی زمین عقیدۀ درستی باشد،پیروان آن عقیدۀ درست نه با عقل و اندیشه و پژوهش و انتخاب،بلکه تنها بر اثر یک تصادف،بر صواب خواهند بود؛چنان که بر خطا بودن دیگران نیز امر تصادفی خواهد بود؛مثلا یکی در خانوادۀ یهودی به دنیا آمده و یهودی شده،و دیگری در خانوادۀ مسلمان به دنیا آمده و مسلمان شده است؛اگر یکی از این دو دیانت بر حق باشد،یکی از این دو نفر به تصادف راه راست رفته،و دیگری نیز به تصادف به خطا رفته است؛زیرا هیچ کدام راهی که در پیش گرفته،مورد بررسی قرار نداده و با برهان و تحقیق برنگزیده،بلکه بر پایه تعلیم و تقلید به دین خود گردن نهاده است."