خلاصه ماشینی:
"7 کنکاش دربارهی ایمان محدود به زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نگردید و این رویه در زمان خلافت علی علیه السلام نیز ادامه یافت به گونهای که سخنان بسیاری از آن حضرت در این زمینه،نقل شده است.
با ظهور رنسانس و عصر روشنگری، هجوم بیامانی از ناحیه بسیاری از متکلمان و (7)-سنن ابن ماجه،ج 1،باب 9 حدیث 63:«از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم دربارهی ایمان سؤال شد،فرمودند:یعنی این که به خدا و فرشتگان و کتابهای آسمانی و رسولانش و دیدار او در آخرت و روز رستاخیز ایمان آوری».
داعیهی چالش میان علم و دین، متکلمان و فیلسوفان الهی عموما و اسلامی را خصوصا به دفاع وا داشت و مباحث نوینی در زمینهی ایمان را موجب گشت که هم اکنون ادامه دارد،با این تفاوت که در طلیعهی قرن بیست و یکم رویکرد اصلی فیلسوفان و متکلمان،گرایش به دین و ایمان مذهبی است.
24 استاد سبحانی در این مورد چنین مینگارد:نظریه عدم کاستی و زیادتپذیری ایمان شباهت بسیاری به دیدگاه مرجئه دارد که معتقدند:«گناه»خدشهای به ایمان وارد نمیسازد و با این توجیه ایمان قلبی را کافی دانسته و عمل را کنار گذاشتند،اما محققان کلامی این نظریه را انکار نمودهاند و معتقد به نقصان و افزایش ایمان هستند گرچه ایمان را از مقولهی تصدیق بدانند؛زیرا تصدیق دارای درجات و مراتبی است مانند اختلاف درجهی تصدیق پیامبران و اولیای الهی با سایر مردم.
تفتازانی با ذکر روایتی،بر این نکته صحه میگذارد و مینویسد:پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در پاسخ مردی که پرسید ایمان چیست؟فرمود:ایمان آن است که تو به خداوند،ملائک کتابهای آسمانی و پیامبران..."