چکیده:
ادبیات یعنی فرهنگی که با وضع موجود در ستیز است و ادبیات پایداری یعنی فکر
و فرهنگی که به دفاع از حق و نفی باطل میپردازد. پرسش اصلی این نوشتار آن است که
مقومات ادبیات پایداری امام چیست؟ این پرسش در چهار عنوان دنبال میگردد: 1)
«دگر»؛2) «مبانی»؛ 3) «مؤلفهها» و 4) «موانع» ادبیات پایداری امام چه هستند؟
در عنوان اول، ادبیات پایداری امام خمینی در تقابل با ادبیات شرق و غرب قرار
میگیرد. عنوان دوم، به مبانی ادبیات قیام و مقاومت دنیوی که صرفا بر عقل معاش
ابتنا دارد، با ادبیات قیام و مقاومت الهی که بر اقتضای عقل و دستورات الهی
پایهگذاری شده، اختصاص یافته است. در عنوان سوم، ادبیات پایداری امام بامؤلفههایی
چون خداباوری، خودباوری، بیداری، الگو داشتن و ... شناخته میشود. در عنوان چهارم،
بر همراهی ادبیات پایداری با ادبیات قیام تأکید شده است. ادبیات قیام، نافی ادبیات
موجود است و ادبیات موجود موانعی را بر ادبیات قیام و به تبع آن برای ادبیات
پایداری ایجاد میکند. در این مقاله، اساسیترین مانع، عدم همراهی پیروان و رهبران
قیام دانسته شده است.
خلاصه ماشینی:
"این ادبیات پایداری دایرهاش بسیار موسع بوده که آرمانهای ملی و ایمانی جامعه را دربرمیگیرد و به عبارتی همة آرمانها را جهت میبخشد و با محتوایی الهی در جامعه ظهور و تجلی پیدا میکند، بر همین مبناست که امام خمینی میگویند: بزرگان اسلام ما، در راه حفظ اسلام و احکام قرآن کریم کشته شدند، زندان رفتند، فداکاریها کردند تا توانستند اسلام را تا به امروز حفظ کنند و به دست ما برسانند امروز وظیفه ماست که در برابر خطراتی که متوجه اسلام و مسلمین میباشد، برای تحمل هرگونه ناملایمات آماده باشیم تا بتوانیم دست خائنین به اسلام را قطع نماییم و جلو اغراض و مطامع آنها را بگیریم [صحیفة امام 1378ج 1: 166].
نباید از خاطر برد که هرگز دشمنان اسلام، دلشان به حال اسلام و مسلمین نمیسوزد و همیشه برای رسیدن به منافع خود و جلب اعتماد ما از هیچ تلاشی دریغ نمیورزند، و ادبیات امام خمینی که برگرفته از ادبیات قرآنی است ملت را به این امر سفارش میکند و میفرمایند: ملت اسلامی اگر هوشیار باشد و اگر توجه به مسائل داشته باشد، میتواند در مقابل همه قدرتها بایستد و میتواند منحرفین را به جای خودشان بنشاند و میتواند اداره کشور را بهتر از زمانهایی که ظلم و ستم بر این کشور احاطه داشت بکند [صحیفة امام 1378 ج 16: 75]."