چکیده:
پیامبر چه ویژگی و امتیازی دارد که وی را از دیگران متمایز می سازد؟
نویسنده در پاسخ به این پرسش از سه رویکرد نام می برد:
1ـ رویکرد معرفتی. 2ـ رویکرد مسئولیتی. 3ـ رویکرد موقعیتی.
در رویکرد نسخت دیدگاه های متعددی را مورد بررسی قرار می دهد که همه این دیدگاه وجه تمایز پیامبر را معرفت ویژه می داند.
در رویکرد دوم مسئولیت و ماموریت ویژه پیامبر عامل تمایز معرفی می شود که نویسنده از دو دیدگاه در این زمینه یاد می کند. و در رویکرد سوم موقعیت و اعتبار پیامبر پایه تمایز وی از دیگران شناخته شده است. نویسنده پس از بررسی دیدگاه های گوناگون در رویکردهای سه گانه، خود به دیدگاه ترکیبی اشاره می کند که وجه تمایز را سه چیز می داند.
خلاصه ماشینی:
"و گاهی ارتباط انسان با خدا از طریق وحی یا فرود آمدن فرشته به این عنوان نیست که از سوی خدا خبر بدهد یا فرستاده و سفیر میان او و بندگانش باشد؛ بلکه برای تسدید و تأیید شخص یا لذت بردن انسان از مناجات پروردگارش و اعلام محبت پروردگار نسبت به وی یا اعلام وظایف شخصی است اگر چه وظیفه شخصیاش هم تکمیل دین پیامبر و حفظ امت از گمراهی باشد.
حال سخن در این است که امامت را شرط کمال دین شمردن و امامان را برخوردار از وحی باطنی و معصوم و مفترض الطاعه دانستن (چنان که شیعیان میدانند) چگونه باید فهمیده شود که با خاتمیت ناسازگار نیافته و سخنشان در رتبه سخن پیامبر ننشیند و حجیت گفتار او را پیدا نکند؟ آنان را شارح و مبین معصوم قرآن و کلام پیامبر دانستند نیز گرهی از کار فروبسته این سؤال نمیگشاید: آیا امامان برای پاسخ به هر سؤالی به کلمات پیامبر رجوع میکردند و آنها را میخواندند (در کجا؟) و میاندیشیدند و آنگاه جواب میگفتند یا جوابها (چنان که شیعیان میگویند) نزدشان حاضر بود و نیازی به اجتهاد و اعمال رؤیت و پژوهش و تحلیل نداشتند و لذا سخنی که میگفتند بیچون و چرا و بیاحتمال خطا و بر اثر الهام الهی عین کلام پیامبر بود و جای اعتراض نداشت؟ اگر این دومی باشد فرق پیامبر و امام در چیست؟ و آیا در این صورت جز مفهوم ناقص و رقیق از خاتمیت چیزی بر جای خواهد ماند؟..."