چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطهء عوامل اجتماعی و فرهنگی با نگرش مردان نسبت به مشارکت در برنامههای تنظیم خانواده انجام شده است.این مطالعه به شیوهء پیمایشی و به وسیلهء پرسشنامه بر روی 383 نفر مرد متأهل 25 تا 50 ساله شهر شیراز صورت گرفته است. چارچوب نظری مورد استفاده در این بررسی نظریهء کنش اجتماعی تالکوت پارسونز بوده است. یافتههای این پژوهش در بخش توصیفی حاکی از آن است که نگرش پاسخگویان نسبت به مشارکت مردان در برنامههای تنظیم خانواده چندان مثبت نبوده است و متغیرهای واسط در این پژوهش مانند ترجیح جنسی،ارزشهای دینی،نگرشهای مردسالارانهء جنسیتی و ترس از عوارض وسایل جلوگیری،رابطهء معنیداری با نگرش پاسخگویان داشتهاند؛هرچند که این متغیرها به عنوان عوامل فرهنگی در ارتباط معنیداری با متغیرهای اجتماعی قرار داشتهاند. در مجموع نتایج این پژوهش بر نقش مردان در برنامهریزیهای تنظیم خانواده و متغیرهای فرهنگی مؤثر بر آن تأکید میکند.
خلاصه ماشینی:
"یافتههای این پژوهش در بخش توصیفی حاکی از آن است که نگرش پاسخگویان نسبت به مشارکت مردان در برنامههای تنظیم خانواده چندان مثبت نبوده است و متغیرهای واسط در این پژوهش مانند ترجیح جنسی،ارزشهای دینی،نگرشهای مردسالارانهء جنسیتی و ترس از عوارض وسایل جلوگیری،رابطهء معنیداری با نگرش پاسخگویان داشتهاند؛هرچند که این متغیرها به عنوان عوامل فرهنگی در ارتباط معنیداری با متغیرهای اجتماعی قرار داشتهاند.
نتایج این تحقیق نشان داده است که بین سواد مردان و آگاهی و شناخت آنان در زمینهء تنظیم خانواده رابطهء معنیداری وجود دارد و همچنین رابطهء سواد افراد با میانگین تعداد فرزندان،اقدام به فرزنددار شدن در رابطه با جنس فرزند و فاصلهء زمانی میان فرزندان قوی و معنیدار بوده است.
بهطور مثال،تحصیلات زن و مرد بر روی ترجیح جنسی،ارزشهای دینی و آگاهی آنها نسبت به عوارض و مسائل جلوگیری،بسیار مؤثر است و در نهایت اینکه متغیرهای واسطهای ما،پس از تحت تأثیر واقع شدن توسط متغیرهای زمینهای و تقویت و یا تضعیف به وسیلهء آنها،بر روی نگرش کلی مردان نسبت به مشارکت یا عدم مشارکت در برنامههای تنظیم خانواده اثر میگذارند و موجب تغییر در ابعاد شناختی،احساس و تمایل به عمل و نگرش نسبت به مشارکت در این برنامهها میشوند.
همچنین مقادیر موجود در جدول نشانگر آن است که بیش از 75 درصد از واریانس نگرش کلی پاسخگویان در باب مشارکت مردان در امور مربوط به تنظیم خانواده، توسط متغیرهای چهارگانه واسطهای تبیین میشود و مقادیر F و Sig نیز بیانگر معنیدار بودن روابط میان متغیرهای مورد آزمون در جدول و مؤید فرضیات مطروحه در این پژوهش است."