چکیده:
بیتردید سخن معصوم(ع) پس از قرآن کریم مهمترین منبع برای کشف دیدگاه دین مبین اسلام در تمامی عرصههای هدایتی بشر است. در احادیث امام علی(ع) درباره نفوذ و آسیبهای توافق با دشمن، بحثهایی وجود دارد ولی تطبیق آن بر شگرد دشمن در نفوذ نرم ناخودآگاه از طریق کنوانسیونهای بینالمللی، کاوشی نو در مسیر حدیثپژوهی و روشنگریِ دینی است. نوشتار پیش رو بهروش توصیفی ـ تحلیلی، پس از معناشناسی، گامهای نفوذ دشمن و اسباب آن را مورد ارزیابی قرار داده و بر حذر بودن از حفرههای آن را، هنگام عضویت یا الحاق به معاهدات بینالمللی گوشزد میکند و با مراجعه به روایات علوی(ع) شیوۀ نوین دشمن در نفوذ از طریق کنوانسیونهای بینالمللی را مورد بررسی و تحلیل قرار میدهد، آنگاه با تطبیق بر FATF [1] و لوایح مرتبط با آن، راهگشای بحث نیز میگردد، در ادامه روشن میشود که خسارت الحاقِ مضرّ به این کنوانسیونها بیش از مزایای نسیهای بدون تضمین آن است. [1]. Financial Action Task Force.
Undoubtedly, after the Holy Quran, the speech of the infallible Imams peace be upon them, is the most important source for discovering the vision of the perspicuous religion of Islam in all areas of human guidance. In the narrations of Imam Ali, there are some discussions about the influence and damage of a deal with the enemy but adapting it to the enemy's trick in the unconscious soft influence through international conventions is a new exploration in the path of narrative studies and religious illumination. This article after understanding the concepts, has analyzed the steps of enemy's influence and its reasons via descriptive-Analytical method and notice to avoid it when joining or acceding to international treaties. This article consider by referring to the narrations of Imam Ali, enemy's new method of Influencing through International Conventions. Then, It explains the word by adapting to FATF and its bills. It then turns out that the harm of adhering to these conventions is greater than the unguaranteed benefits.
خلاصه ماشینی:
تحقيق حاضر، تطبيق سنت علوي(ع ) بر معاهدات بين المللي در عصر حاضر را با تأکيد بر عضويت ايران در گروه ويژٔە اقدام مالي (FATF)، عهده دار گرديده است و شيؤە نوين دشمن در نفوذ از طريق کنوانسيون هاي بين المللي را تبيين و تحليل مي نمايد تا به رغم وجود منافع احتمالي در برخي از اين معاهدات ، مضرات پيوستن به آنها، با توجه به سنت علوي(ع ) از نظر دور نماند؛ بنابراين تطبيق دوسويه بحث حاضر، کاوشي نو در مسير روشنگريِ ديني است .
در ادامه به برخي نمونه ها که ميتوانند مصداقي براي سهل انگاري در اصول باشند اشاره ميکنيم : نمونۀ اول : مجلس در ٩٧/٧/١٦ مصوّبه اي را دربارٔە لايحۀ مبارزه با تأمين مالي تروريسم به تصويب رسانده و طي نامۀ ٣٤٥/٥٨٩٦٦ به اطلاع شوراي نگهبان ميرساند که در بند ٥ ماده واحدٔە آن آمده است : مفاد کنوانسيون در موارد تعارض با قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران لازم الرعايه نميباشد و مجمع فقهي شوراي نگهبان در پاسخ به اين ماده در ٩٧/٨/١ مينويسد: اين مطلب منافات ندارد که دولت بتواند در موارد تعارض ، خلاف قانون اساسي عمل نمايد و علي هذا اين بند خلاف قانون اساسي ميباشد.
مينويسد: مفاد اين بند آن است که در صورت خدشه واردشدن به عرف حقوق بين الملل عمومي ـ مانند لازم دانستن و اجبارنمودن حجاب و اجراء نمودن اعدام هاي مشروع ـ اين بند مانع صلاحيّت کيفري احراز شده توسّط کشور جمهوري اسلامي ايران طبق قانون داخلي خود 4 ميشود و لذا خلاف شرع ميباشد.