چکیده:
در ادیان ابراهیمی، وحی مبنای همة اعتقادات و اعمال دینی است. از این رو قرآن و
عهدین، به عنوان عالیترین تجلی این وحی، در میان پیروانشان از تقدس خاصی
برخوردارند. الهی دانان مسلمان و مسیحی در این که پیامبران دارای مواجههای ویژه با
خدا بوده به حقایقی فراتر از حس و تجربه دست یافتهاند، متفقند با این حال، همیشه
این موضوع مطرح بوده که ذهن و زبان و فرهنگ بشری پیامبران تا چه اندازه بر قالب و
محتوای پیامهایشان اثر گذاشته است.
نگارنده در این نوشتار نخست به بیان سه نظریه در ارتباط با سرشت وحی پرداخته است که
عبارتند از: املای الفاظ؛ الهام حقایق؛ و تجربة دینی. پس از آن، سرشت وحی قرآنی
مورد بحث قرار گرفته و در پایان راههای دریافت قرآن از سوی پیامبر اکرم(ص) به
تحلیل نهاده شده است.
Revelation has a high position in religious and theological discussions particularly in Abrahimic religions. Prophets in these religions have declared that they had a special relationship to God and He had sent them to people by heavenly messages.
In this paper، first examines the most important theories regarding the nature of revelation are examined. These are: 1) The verbal revelation: This view holds that the religious texts such as Quran and Torah are precisely words of God; 2) The propositional view: According to this view، God has revealed only some divine truths to His prophets. This view dominates the Medieval that Christianity and is represented today by more traditional forms of Roman Catholic Church; 3) The non-propositional view: This idea has become widespread within Protestant Christianity nowadays.
Then the difference between the Quran and Judeo-Christian is discussed.
Lastly، the ways through which the holy Quran has been revealed to Mohammad are examined.
خلاصه ماشینی:
"در این مقاله وحی رسالی (ابلاغی) و به خصوص وحی قرآن کریم را مورد کاوش قرار داده و این موضوع را به بحث نهادهایم که چگونه پیامبران خدا وحی دریافت میکردهاند؟ آیا آنها صرفا با یک حقیقت قدسی و وجودی متعالی مواجه بودهاند و بدین وسیله تحول روحی یافته و سپس با آن خمیر مایة روحانی، متناسب با فضای فکری و فرهنگی زمان خود رهنمودهایی را عرضه کردهاند که در میان مردم به عنوان آیات الهی تلقی شده است، یا آن که سخن پیامبران، عین کلام خداست و یا میتوان در این باره قایل به تفصیل شد؟ در قسمت دیگری از این مقاله چگونگی وحی بر پیامبران از طریق "رؤیا"، "بیداری با حواس باطن" و "بیداری با حواس ظاهر" را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
همچنین این مؤلفان، مانند دیگر انسانها با محدودیتهای زبان و تنگناهای علمی دست به گریبان بودهاند، بنابراین اصولا مسیحیان نمیگویند که خدا کتابهای مقدس را بر مؤلفان بشری املا کرده، بلکه معتقدند که او به ایشان برای بیان پیام الهی به شیوة خاص خودشان و همراه با نگارش مخصوص و سبک نویسندگی ویژة هر یک، توفیق داده است.
نتیجه آن که، با نظر به مطالب قرآن در مورد نزول فرشتگان و تمثل آنها به شکل انسان، هیچ لزومی ندارد که بگوییم که پیامبر اکرم(ص) همیشه وحی را در حال غیر عادی دریافت میکرده است، بلکه ممکن است قرآن را با گوش ظاهر از فرشتة وحی شنیده باشد."