چکیده:
در نوشتار حاضر، سرگذشت بانویی عارف به رشته تحریر درآمده، آراء عرفانی او به بوته نقد و تحلیل گذاشته شده و کراماتی از این بانو
نقل گردیده و به همه علاقهمندان عرفان و سیر و سلوک، به اجمال معرفی گردیده است.
خلاصه ماشینی:
ابن کاسب هر گاه از او حدیثی نقل میکرد، میگفت: «حدیث کرد مرا ثقةالرضا اسحق بن جعفر علیهالسلام » وی در مورد همسر نفیسه، اسحاق بن جعفر، مینویسد: «به اسحاق بن جعفر منتهی میشود نسب بنی زهره که از خانواده جلیلی بودند در جلت، و از جمله ایشان است ابوالمکارم حمزة بن علی بن زهره حلبی، عالم فاضل جلیل، صاحب تصنیفات کثیره در کلام و امامت و فقه و نحو آن که از جمله، غنیة النزوع الی علم الاصول و الفروع است، و پدر و جدش و برادرش عبدالله بن علی و برادرزادهاش محمد بن عبدالله از اکابر فقهاء امامیه میباشند و بنو زهره، که آیةالله علامه حلی اجازه کبیره معروفه را برای ایشان نوشته، ______________________________ 1.
ناسخ التواریخ چنین آورده است: نفیسه برای دفاع از ستمدیدگان دیار خود، به حکام نامهای نوشت و در آن نگاشت: چون سلطنت و امارت یافتید و بر بلاد بندگان خدا مستولی شدید، بنای ظلم و عدوان و جور و طغیان گذاشتید و رزق و روزی را، که خدای تعالی از نعمتهای خود به شما انعام کرد، خاص خود پنداشتید و فقرا و زیردستان را از آن محروم ساختید و ابواب راحت و معیشت را بر روی آنها بستید، و حال آنکه خوب میدانید تیر آه مستمندان در سحرگاهان از هزار جوشن فولادی میگذرد و هرگز به خطا نمیرود، بخصوص از قلوبی که آنها را به درد آوردهاید و بدنهایی که برهنه گذاشتهاید.