چکیده:
خداوند نسبت به کسانی که مسلمان میشوند، وعده بخشش داده است. با وجود این، افراد غیر مسلمانی که دعوت خداوند به اسلام را مورد توجه قرار میدهند، با مسائل گستردهای از جمله دیدگاه اسلام نسبت به اعمال گذشته خویش روبهرو هستند. دین اسلام در این زمینه، قاعده معینی دارد که اندیشمندان مسلمان به تبیین آن پرداخته و آن را تحت عنوان «قاعده جَبّ» نامگذاری کردهاند. اما اشکالاتی که نسبت به مدارک این قاعده مطرح شده است، باعث شده که شماری از اندیشمندان اسلامی از استناد به آن خودداری کنند؛ چرا که احادیث مربوط به آن از لحاظ سندی ضعیف بوده و مستندات قرآنی و سایر ادلۀ آن نیز از حیث دلالت مورد مناقشه واقع شدهاند. در این نوشته سعی شده با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی، مدارک مختلف این قاعده با تأکید بر دیدگاههای تفسیر تسنیم استخراج شده و در موارد لزوم مورد نقد و بررسی قرار گیرد. بر اساس یافتههای پژوهش، ضعف سندی حدیث جَبّ با سایر ادلۀ این قاعده جبران میشود. مستندات قرآنی این قاعده نیز به ویژه آیه 38 سوره انفال دربردارنده مفاد این قاعده میباشد. سیره نبوی، عمل اصحاب و بنای عقلا نیز هر یک دلیلی مستقل و معتبر در اثبات حجیت این قاعده میباشند.
لقد وعد الله من اصبحوا مسلمین بالمغفره، ومع ذلک فان غیر المسلمین الذین یهتمون بدعوه الله للاسلام، فانهم یواجهون مسايل اوسع بما فی ذلک نظره الاسلام بالنسبه الی اعمالهم الماضیه. الدین الاسلامی له قاعده معینه فی هذا الصدد، فسرها علماء المسلمین واسموها «قاعده الجب». اما الاشکالات التی اثیرت حول ادله هذه القاعده دفعت عددا من علماء الاسلام الی الامتناع عن الاستشهاد بها لضعف الاحادیث المتعلقه بها من حیث السند، کما ان الوثايق القرانیه وادلتها الاخری ایضا متنازع علیها من حیث الدلاله. تم السعی فی هذه المقاله التی کتبت بمنهج وصفی تحلیلی استخراج ادله مختلفه لهذه القاعده مع الترکیز علی اراء تفسیر تسنیم واذا لزم الامر تم نقدها. وبحسب ما توصل الیه البحث، فان ضعف سند حدیث الجب یجبر بالادله الاخری لهذه القاعده، فالتوثیق القرانی لهذه القاعده ایضا ولا سیما الایه 38 من سوره الانفال تحتوی علی مضمون هذه القاعده، کما ان السیره النبویه وعمل الاصحاب وبناء العقلاء کل منها دلیل مستقل وصالح لاثبات صحه هذه القاعده.
Allah to those become Muslims has promised to forgive them. But non-Muslims who notice God’s demand for Islam face extensive problems such as the opinion of Islam about their acts in the past. Islam has a definite principle which Muslims’ scholars have determined it and have entitled as the principle embracing Islam removes previous misdeeds “جب”. But there have been presented problems to its evidences that they have made some Islamic scholars avoid to adduce it. Because the traditions which are based on from the point of sanad (chain of narrators) is weak and the Quranic evidences and the other reasons from the point of indication is debatable. In this note with descriptive-analytic method it has been tried to be extract the different evidences of this principle and to be criticized and examined in required cases. According to the research findings, the weakness of the sanad of hadith “جب” compensates with other evidences. The Quranic evidences of this principle also specially the verse 38 of surah al-Anfal (Arabic: سوره الانفال) contains the content of this principle and the manner of the holy prophet, the acts of the companions and the practice of the wise also are each of them an independent and authentic evidence for proving the authenticity of this principle.
خلاصه ماشینی:
اندیشمندان مسلمان جهت تبیین جوانب مختلف این موضوع، با بهرهگیری از ادله متعدد شرعی به ویژه روایت نبوی «الْإِسْلَامُ یَجُبُّ مَا قَبْلَهُ»، معیاری کلی را تحت عنوان «قاعده جَبّ» ترسیم کردهاند و به استناد آن، نسبت به تمامی عبادات مالی و بدنی که از جهت اسلام واجب شده، ولی در زمان کفر ترک شده است، حکم به بخشش کردهاند (حسینی مراغی، 1417: 2/499؛ قمی، 1415: 1/227؛ طباطبایی حکیم، 1416: 7/51).
اما یکی از مباحث مهم که استناد به این قاعده را مورد چالش قرار میدهد، اشکالات مطرحشده در مورد مدارک و مستندات آن است؛ چرا که حدیث جَبّ (الْإِسْلَامُ یَجُبُّ مَا قَبْلَهُ) از لحاظ سندی ضعیف بوده و مستندات قرآنی این قاعده از نظر دلالی و میزان شمول آنها نسبت به مفاد قاعده جَبّ، مورد مناقشهاند.
در بین اندیشمندان مسلمان نیز همواره روایت «الْإِسْلَامُ یَجُبُّ مَا قَبْلَهُ» از شهرت برخوردار بوده و مفاد این قاعده در تفسیر شماری از آیاتالاحکام و همچنین در ابواب متعدد فقهی مورد استفاده اندیشمندان اسلامی بوده است (نجفی، 1404: 15/62؛ انصاری، 1425: 82 ؛ کاشفالغطاء، 1422ب: 24؛ محقق حلّی، 1407: 2/697؛ علامه حلّی، 1414: 6/169).
). اما برخی علما با توجه به کاربرد کلمه «یُغْفَرْ» در این آیه، نسبت به عمومیت و شمول آن اشکال کردهاند؛ چرا که در حدیث «الْإِسْلَامُ یَجُبُّ مَا قَبْلَهُ»، کلمه جَبّ به معنای ریشهکنی و محو و نابود کردن است (ابن فارس، 1404: 1/423؛ فراهیدی، 1410: 6/24؛ راغب اصفهانی، 1412: 182) و این معنا شامل آثار مختلف وضعی و تکلیفی مربوط به اعمال گذشتۀ تازهمسلمانها میشود، ولی در آیه 38 سوره انفال، کلمه «یُغْفَرْ» به کار برده شده که چنین ظهوری ندارد.