چکیده:
کاربرد الگوریتمها و هوش مصنوعی در بازارهای دیجیتال و بهویژه در عرصۀ قیمتگذاری و تبانی بر سر تثبیت قیمت، به چالشی جدی برای بنگاهها، مراجع رقابتی و حقوقدانان مبدل شده است. الگوریتمها گاه بهعنوان وسیلهای برای شکلگیری و نظارت بر تبانی مطرح و گاه در جایگاه رابط بین رقبا، تسهیلکنندۀ تبانی میشوند. در موقعیتهای دیگری نیز بدون برقراری تعاملات، بسترساز رفتارهای هماهنگ، رویههای جمعی و تبانی ضمنی در عرصۀ قیمتگذاری میگردند و حتی شاهد تبانی الگوریتمهای بسیار هوشمند با یکدیگر هستیم. نگارندۀ این مقاله میکوشد تا در یک مطالعۀ تطبیقی در رهیافتهای حقوق امریکا و اتحادیۀ اروپا، ضمن تبیین جایگاه الگوریتمها در بازارهای دیجیتال، نقشهای مختلف این دست فناوریهای نوین را در تبانی قیمتی مورد واکاوی و تحلیل قرار دهد. نوشتار حاضر نشان میدهد که چگونه عملکرد هوش مصنوعی مقولۀ تبانی قیمتی را دچار تحولات شگرفی کرده است؛ بهنحوی که حقوق رقابت در برخی موقعیتها در مواجهه با این دست اعمال نمیتواند با قاطعیت به طرد یا تأیید مشروعیت نحوۀ قیمتگذاری بپردازد و در میان حقوقدانان نیز در تحلیل موضوع اختلاف نظر زیادی بهچشم میخورد. در حقوق رقابت ایران که بهطورکلی در حل مشکلات رقابتی بازارهای دیجیتال از پشتوانۀ قانونی و تجربۀ عملی بیبهره است، موضوع تبانی قیمتی الگوریتمی، بهویژه در کارتلهای ضمنی، با ابهامات مضاعفی روبهرو است. یافتههای حاصل از مطالعۀ تطبیقی حکایت از آن دارد که فارغ از ضرورت تغییر دیدگاهها درخصوص ابعاد رقابتی قیمتها در بازارهای مجازی، توجه به نقش فناوریهای نوینی نظیر الگوریتمها و عنایت به حق مشروع پلتفرمها و استارتآپها در پایش و تعدیل قیمتها در موارد مظنون به نقض موازین رقابتی، باید معیار اصلی را ورود ضرر به کاربرانی قرار داد که در اثر اقدام الگوریتمها متحمل قیمتهای فرارقابتی و گزاف میشوند. در عین حال، نباید از اتخاذ تمهیدات لازم برای کنترل پیشینی الگوریتمها و توسعۀ معقول مسئولیت بنگاههای استخدامکننده و توسعهدهندگان الگوریتمهای قیمتی غفلت نمود.
Employing algorithms and AI in digital markets especially in pricing and collusion fields have raised big challenges for undertakings, competition authorities and scholars. Algorithms are sometimes applied as a messenger to form and monitor collusion, and sometimes they facilitate cartel as a hub among competitors. Algorithms in other situations cause parallel conducts, concerted practices and tacit collusion in pricing field and even super intelligent algorithms may collude with each other independently. Having clarified the role of algorithms in digital markets, this paper in a comparative study, is going to analyze EU and US law approaches about the role of such modern technologies in price fixing. The research shows that AI function has changed price fixing dramatically in such a way that in some situations, the competition law confronting such practices, cannot prohibit or approve the legality of pricing method conclusively, and there is a lot of disagreement among the jurists too. In our competition law, which generally suffers from statutory support and impressive precedent in solving the competitive problems of digital markets, the issue of algorithmic price fixing, especially in tacit collusion, confronts double complexities. The findings of current comparative study indicate that regardless of the necessity in revising the approaches regarding the competitive aspects of pricing in virtual markets, special attention to the role of new technologies such as algorithms and considering the legitimate rights of platforms and startups to monitor and adjust prices, in suspected cases of violations of competition law, we should take the criteria of consumer benefits influenced by the anticompetive algorithm conducts which finally result in high prices and eliminationg competitors. Meanwhile taking measures to ex-ante control of algorithms and reasonable extension of responsibility of employer- undertakings and developers have great significance.
خلاصه ماشینی:
به لحاظ حکمي ، تباني سنتي و تباني الگوريتمي هردو از نظر رقابتي مطرود هستند؛ اما پرسش هاي اساسي آن است که چگونه مـيتـوان مرز ميان کارکرد مشروع و نامشروع رقابتي الگوريتم ها در عرصۀ قيمت گـذاري را ترسـيم کـرد و حقـوق رقابت با چه چالش هايي در اين زمينه مواجه است ؟ نحوة عملکرد الگوريتم هاي قيمت گذاري در سناريوهاي مختلف ، مصداق تباني صريح يا تثبيت قيمت است يا نوعي تباني ضمني محسوب ميشـود؟ آيـا مـوازين موجود حقوق رقابت ميتواند نظارت هوش مصنوعي بر قيمت ها را به گونه اي اقدامي مشـروع بينگـارد؟ و ديگر اينکه شيوة احراز تباني چگونه است و آيا ديـدگاه سـنتي مقـررات و رويـۀ معمـول مراجـع رقـابتي به خصوص در حوزة تباني ضمني قادر به حل مسائل پيچيدة تباني الگوريتمي هسـتند يـا خيـر؟ در پاسـخ ابتدايي به اين پرسش ها در پرتو موازين حقوق اتحاديۀ اروپا و امريکا که در اين زمينه پيشرو هستند، بايد گفت که به نظر نميرسـد کـه حقـوق رقابـت در شـرايطي کـه هـوش مصـنوعي نقـش پيـام رسـان يـا هماهنگ کننده را در تحقق تباني قيمتي برعهده دارد، در محکوميت رويه ها ترديدي به خود راه دهد؛ اما از سوي ديگر، اين گزاره که انگاره هاي موجود حقوق رقابت در مواجهه با نقش الگوريتم ها در تباني ضمني و «رفتارهاي موازي »١ از کارآمدي لازم برخوردار نيستند، درست به نظر ميرسد.
Algorithmic Pricing & Collusion; The Limits of Antitrust Enforcement, Nirma University Law Journal, Vol. 8, (2), 87-106.