خلاصه ماشینی:
"در حالی که، اصولا، در نظام حاکمیت ولایی جمهوری اسلامی ایران، جمعبندی معدل ظرفیت بالفعل نظام مدیریتی، و قراردادن این معدل در مسیر کلی آرمانهای امام خمینی قدسسره ، صرفا، وظیفه و در گسترهی هدایت و مدیریت رهبری نظام است و پایینتر از این افق، نظام مدیریتی توزیع شدهای وجود دارد که هر کس باید وظیفه و کار خود را به خوبی بشناسد و به آن عمل کند و کارنامهی موفق خویش را ارائه نماید.
رویکرد آرمان گرا، سطح ویژهی پاسخگویی رهبری نظام به مردم و مجلس خبرگان دربارهی عملکرد خود است و در سطوح پایینتر نظام حاکمیت ولایی، توجه و سوگیری کلی به سمت آرمانها، در مسیر انجام وظایف و تعهدات، کفایت میکند و نیازی به این رویکرد در مقام پاسخگویی مدیران ارشد و میانی نیست.
رویکرد پاسخگویی راهبردگرا، اولا باید نقاط راهبردی هدفگذاری شده در مسیر حرکت هر بخش از نظام مدیریتی را، به روشنی، تبیین کند و نشان دهد و به ویژه خاستگاه، جایگاه و سطح استناد به راهبردهای برخاسته از آموزههای اسلامی را معلوم کند؛ و ثانیا ابعاد کمی و کیفی این نقاط را از یکدیگر متمایز نماید؛ و ثالثا، در مقام پاسخگویی، رسیدن به نقاط کمی و کیفی راهبردی را به طور ملموس نشان دهد و از ارائهی پاسخهای مبهم و مجمل خودداری کند.
در نظام حاکمیت ولایی که، اصولا، به مقتضای قاعدهی «هدف وسیله را توجیه نمیکند»، هر فرایند کاربردی و عملیاتیای قابل بهرهگیری و استفاده نیست، رویکرد پاسخگویی مبتنی بر «فرایند گرایی هدایت شده» میتواند وجوهی از عملکرد نظام مدیریتی و مدیران را بنمایاند، اما این رویکرد تنها به مثابه مقدمهای برای انتقال به پاسخگویی دقیقتر از وجوه کاربردی و عملیاتی کارنامهی نظام و مدیران ارشد پذیرفتنی است و جای خالی رسیدن به نتایج و دستاوردهای نهایی را پرنمیکند."