چکیده:
حضرت امام خمینی (ره) فهم قرآن را امر تشکیکی و دارای مراتب شمردهاند. ایشان بر این نظر است که مقاصد ظاهری قرآن برای عموم انسانها قابل فهم است. وی علاوه بر تصریح بر این معنا با برخی از مطالبی که درباره قرآن یاد کردهاند، مثل حجیت ظواهر قرآن، تحدی قرآن، کتاب هدایت بودن قرآن و دعوت به تدبر در قرآن به نوعی بر همگانی بودن فهم قرآن استدلال کردهاند. در برخی از موارد که فهم قرآن را اختصاصی دانستهاند، ناظر به بطون قرآن است. حضرت امام شرط فهم بطون قرآن را تهذیب نفس و رهایی از هواهای نفسانی دانستهاند و سر عدم فهم بطون قرآن را مربوط به عظمت مراتب قرآن خواندهاند.
خلاصه ماشینی:
"7. سر عدم دستیابی به باطن قرآناز منظر امام خمینی عدم دستیابی به حقیقت قرآن مربوط به پیش از نزول قرآن و تنزل یافتن معانی و در مقام واحدیت است؛ ولی پس از نزول قرآن مسأله فهم به دلیل استفاده از الفاظ بشری، بسیار آسان شده است و به همین جهت قرآن، قابل فهم همگان شده است و فهم آن اختصاصی نیست؛ بنابراین برخی از مراتب قرآن به دلیل عظمت جایگاه و بلندای موقعیت برای گروههایی از مردم حتی عارفان و مکاشفان و حکیمان الهی قابل دسترسی نیست؛ لکن این نرسیدن و نفهمیدن مربوط به الفاظ و ارتباط سمعی و بصری کلام نیست؛ بلکه به دلیل علو مراتب و لایههای تو در توی قرآن است که تنها شامل غواصانی چون نبی اکرم و راسخان در علم میگردد:«فهم عظمت هر چیز به فهم حقیقت آن است و حقیقت قرآن شریف الهی قبل از تنزل به منازل خلقیه و تطور به اطوار فعلیه از شئوون ذاتیه و حقایق علیه در حضرت واحدیت است و آن حقیقت کلام نفسی است که مقارعه ذاتیه در حضرات اسمائیه است و این حقیقت برای احدی حاصل نشود به علوم رسمیه و نه به معارف قلبیه و نه به مکاشفه غیبیه، مگر به مکاشفه تامه الهیه برای ذات مبارک نبی ختمی ـ صلی الله علیه و آله ـ در محفل انس «قاب قوسین» بلکه در خلوتگاه سر مقام «اوادنی» و دست آمال عائله بشریه از آن کوتاه است، مگر خلص از اولیاء الله که به حسب انوار معنویه و حقایق الهیه با روحانیت آن ذات مقدس مشترک و به واسطه تبعیت تامه، فانی در آن حضرت شدند، آن علوم کاشفه را بالوراثه از آن حضرت تلقی کنند و حقیقت قرآن به همان نورانیت و کمال که در قلب مبارک آن حضرت تجلی کند به قلوب آنها منعکسشود؛ بدون تنزل به منازل و تطور به اطوار»[19]."