چکیده:
یکی از رویکردهای مطرح در زمینه تبیین انحرافات اجتماعی، رویکرد گزینش عاقلانه است. طبق یکی از نگاه های جدید در این رویکرد، رابطه منحرفانه و کجروانه به منزله بازار انحراف و جرم است که مشتمل بر تقاضا و عرضه می باشد. بر طبق برداشت های جدید، فرد منحرف در بخش تقاضا قرار دارد و فرد بزه دیده به هیچ وجه در این جریان، منفعل و بی تاثیر نیست بلکه با قرار گرفتن در بخش عرضه، فعالانه در شکل گیری عمل منحرفانه شرکت می کند. این مدل تحلیل، در مورد انحرافات اجتماعی و اخلاقی ناشی از عدم رعایت حجاب صحیح کاربرد دارد و مستلزم سیاست های کنترلی متناسب با خود است. اگر با این رویکرد به تحلیل برخی متون دینی (آیات مربوط به حجاب) بپردازیم، شاهد تایید این مدل در این آیات خواهیم بود و تشریع حجاب به منزله یک سیاست کنترلی، به خوبی در این مدل معنا می یابد.
One of the existing contemporary approaches to the explanation of social deviations is Rational Selection. On the basis of a new perspective in this approach، deviating relationship is assumed as a market based on the supply-and-demand principle. According to this new conception، the deviant is a demander، and the victim، who is not inert and takes on an active role in the realization of the deviating activity، plays the role of a supplier. This kind of analysis can be applied to social and moral deviations resulting from wearing improper hijab which requires its own specific controlling policies. If we analyze some religious texts (e.g. verses related to hijab) on the basis of this approach، we will see it approved by the verses، with the codification of hijab as a controlling policy becoming meaningful within this perspective.
خلاصه ماشینی:
"» 2 به عنوان نمونه در مقام پاسخ به این سؤال که چرا در جامعه ما با وجود مقبولیت عام یک سری ارزشهای اخلاقی در باب روابط مرد و زن، انحراف اجتماعی در این زمینه با درجات مختلف به چشم میخورد، اگر پاسخ داده شود که چون ساختار اقتصادی کشور موجب شده که افراد توانایی لازم برای تأمین حداقل امکانات برای تشکیل خانواده را نداشته باشند و به همین جهت از راههای خلاف هنجارهای اجتماعی به تأمین نیازهای غریزی خود روی میآورند، در واقع تبیینی ساختاری از این پدیده به دست آمده است.
ظاهرا چنانکه برخی مفسرین گفتهاند، گروهی از منافقین و افراد منحرف در اوایل شب که هوا تازه تاریک میشد، در کوچهها و معابر مزاحم زنان (اکثرا کنیزان) میشدند؛ برای مقابله با این پدیده دو راهکار در پیش روی جامعه قرار داده شده است که هر یک در جای خود اهمیت دارد: - رعایت حجاب در خارج از منزل؛ زیرا از این طریق زنان نجیب و عفیف یعنی کسانی که قصد عرضه خود را ندارند، شناخته میشوند و بیماردلان از اینکه چشم طمع به آنان ببندند و آنان را مورد اذیت قرار دهند، چشم میپوشند.
در این آیه با صرف نظر از اینکه روی سخن با زنان پیامبر (ص) است، به خوبی نشان داده شده مردانی که احتمال انحراف در آنها وجود دارد، آنچه در نزد آنان است، آمادگی درونی و تقاضا است، اما طرف دیگر قضیه این است که درعرصه اجتماع آنچه مایه گسترش این بیماری و خارج شدنش از حالت درونی و باطنی به حالتی بیرونی و عملی میشود، عرضه نشود تا از این طریق زنها در امنیت قرار بگیرند و بتوانند آزادانه در اجتماع حضور پیدا کنند."