چکیده:
مفهوم لغوی «تشکیک»، وجه تسمیه آن و معنایش در منطق و فلسفه از جمله مسائلی هستند که برای پیگیری موضوع تشکیک نیازمند بررسی میباشند. این موضوع، که بحث تشکیک از کجا شروع شده و چگونه وارد فلسفه گردیده و به عبارت دیگر، نسبت این بحث در دو حوزه منطق و فلسفه چیست، از موضوعاتی است که این مقاله بدان پرداخته است. نقش هر یک از مکاتب سهگانه فلسفه اسلامی در پیشبرد این بحث و اقوال اختصاصی آنها تحولات متعددی در مبحث تشکیک به وجود آورده و موجب غنای آن گردیده است، از اینرو، بررسی این تحولات زمینهساز فهم بهتر مسئله تشکیک است. نکات فوق و بررسی اقوال و قول مورد قبول مطرح و ادله مؤید آن از جمله موضوعاتی است که این مقاله سعی میکند آنها را بررسی کند
خلاصه ماشینی:
"نکته سوم از آن نظر قابل توجه است که بنابر مبنای ملاصدرا، بدون تفاضل هم میتوان تشکیک قایل شد؛ مثلا، شیرینی و سیاهی با اینکه در ماهیت نوعی خود اشتراک ندارند و به عبارت دیگر، از نظر نوعی متفاوتند، اما به دلیل اصالت وجود، بین این دو نیز از نظر ملاصدرا تشکیک برقرار است؛ زیرا آنچه حقیقتا این دو را از هم تمایز داده وجودشان است، نه ماهیت نوعیشان.
آنگاه شیخ اشراق در ضمن یک مثال، به این سؤال پاسخ داده، میگوید: اینکه مقدار بزرگ و کوچک در اصل مقدار مطلق با هم مشترکند و مقدار مطلق معقول، مشروط به کمال و نقص نیست، حرفی پذیرفته است، منتها این مسئله فقط به لحاظ ذهنی است؛ یعنی فقط در ذهن اینگونه است که مقدار مطلق به صورت لابشرط از کوچک بودن و بزرگ بودن در نظر گرفته شده و همینگونه تعقل میشود؛ اما در عالم خارج، چنین چیزی ممکن نیست و آنچه در خارج تحقق دارد ـ به هر حال ـ یا بزرگ است یا کوچک.
ایشان در نقد دیدگاه مشائیان، در اینباره میگوید: اگر شدت و ضعف دو فرد از سیاهی، مستلزم این باشد که دو جسم متصف به آن، که معروض سیاهیاند ـ یعنی سیاهها ـ مشکک باشند، اقرب آن است که خود سیاهیها، که مبدأ این اشتقاقند، و عرضی از اتصاف به آنها حاصل آمده است، نیز مشکک باشند: و أنت تعلم أن القول بأن الشدید من السواد و الضعیف منه لیس بینهما تفاضل فی السوادیة و لا اختلاف فی حمل السواد علیهما، بل التفاوت انما هو بین الجسمین المعروضین لهما فیه بعید عن الصواب، کیف و اذا کان الاختلاف الذی بین المبدءین موجبا لاختلاف صدق المشتق علی المعروضین فلیکن ذلک الاختلاف مقتضیا لاختلاف صدق المبدء علی الفردین، بل هذا أقرب."