چکیده:
بلوغ (سن مسؤولیت)، امری تکوینی است، نه تشریعی و تعبدی؛
لذا در فرایند رشد طبیعی و در رابطه با عوامل اقلیمی، وراثت و
مانند آن ظهور پیدا میکند. در قرآن کریم به سن خاصی در تحقق
بلوغ اشاره نشده است و فقط به معیارهایی همانند «بلوغ حلم»،
«بلوغ نکاح» و «بلوغ اشد» اشاره شده است. در سنت، گرچه به
سنهای مختلف اشاره شده است، ولی نه به عنوان یک معیار، بلکه
به عنوان طریق به تحقق معیار بلوغ که «احتلام در پسران و حیض
در دختران» باشد. به بیان دیگر، در سنت، معیار بلوغ، احتلام و
حیض است و سن یا سنهای معین، طریقیت بر آن معیار میباشد.
در مسؤولیت کیفری، علاوه بر بلوغ، رشد کیفری نیز شرط است.
خلاصه ماشینی:
"درباره بلوغ و مسؤولیت کیفری کودکان در کلام رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم مطابقت، انسجام، تنسیق و هماهنگی با آیات وارده در خصوص بلوغ، به خوبی قابل مشاهده است؛ زیرا در کلام معروف رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم که میفرماید: «رفع القلم عن ثلاثة: عن الصبی حتی یحتلم و عن المجنون حتی یفیق و عن النائم حتی یستیقظ» (1) ، ملاحظه میشود که کودکی، تا زمانی که احتلام محقق میشود، ادامه دارد و تا رسیدن به این حالت، کودکان، مرفوعالقلم هستند؛ یعنی در برابر اعمال خویش، تکلیف ندارند و در نتیجه، از مسؤولیت کیفری نیز معاف میباشند.
3. روایات صرفا مبتنی بر سن: در این دسته از روایات، فقط به سن اشاره شده است، نه نشانههای دیگر، و شاید به این دلیل باشد که از امامان علیهمالسلام درباره مسأله بلوغ و زمان آغاز تکلیف و مسؤولیت کیفری کودکان، سؤالهای زیادی میشده است و امامان معصوم علیهمالسلام مورد مراجعه قرار میگرفتهاند و آنان گاهی با بیان نشانههای طبیعی و تکوینی (احتلام و حیض)، رسیدن به حد بلوغ را بیان میکردند و در مواردی، با ذکر سن خاص، از باب تعیین مصداق، پاسخ میدادند و در مواردی، هم علایم طبیعی (احتلام، حیض و انبات) را بیان میفرمودهاند و هم سن مشخصی را ذکر میکردند.
دو صحیحه عبدالله بن سنان (1) و موثقه ساباطی (2) و روایات ابیبصیر از امام صادق علیهالسلام (3) و از فتوای مرحوم صدوق در المقنع و من لایحضره الفقیه و اشاره به آیه 152 سوره انعام (4) و آیه 6 سوره نساء، (5) نتیجه میگیریم که معیار اصلی برای رسیدن به بلوغ در پسران، احتلام و در دختران، دیدن خون حیض است و سایر علایم و سن، نشانههایی است که نوعیت دارد، ولی موضوعیت ندارد و نیز بلوغ، امری تکوینی است، نه تشریعی."