چکیده:
آرای عالمان در معنای «تفسیر» و «تأویل»، مختلف است؛ پیشینیان، آن دو را مترادف
شمردهاند و برخی تفسیر را اعم از تأویل و بسیاری، آن دو را متباین میدانند. برای
دریافت صحیح معنای این دو واژه باید بدانیم که مورد کاربرد «تفسیر» و «تأویل» در
قرآن، حدیث و کلام عالمان، متفاوت است.
وجوه معنایی «تأویل» در قرآن عبارت است از: 1. بیان مراد آیات متشابه؛
2. مصداق و تحقق خارجی مفاهیم آیات؛ 3. توجیه عمل شبههانگیز؛ 4. تعبیر خواب؛
5 . عاقبت و سرانجام.
وجوه معنایی «تأویل» در احادیث نیز به قرار زیر است: 1. بیان مراد ظاهرعبارات
قرآنی؛ 2. مصداق و تحقق خارجی مفاهیم آیات؛ 3. معانی بطون آیات قرآن.
واژه تفسیر در قرآن به معنای کشف و بیان و در احادیث، به معانی ذیل است:
1. تبیین معانی آیات (اعم از ظاهر و باطن)؛ 2. بیان تفصیلی مجملات قرآن؛ 3. تبیین و
توجیه متشابهات قرآن؛ 4. تبیین معانی ظاهر آیات.
مقصود از تأویل متشابه، بیان مراد آن است. دیدگاه علامه طباطبایی رحمهالله در معنای
تأویل، با ظاهر آیات و احادیث، سازگار نیست.
خلاصه ماشینی:
"دو حدیث زیر نیز ناظر به این نوع تأویل میباشد: الف) علی بن جعفر گوید: از برادرم امام کاظم علیهالسلام راجع به تأویل این آیه «أرأیتم إن أصبح ماؤکم غورا فمن یأتیکم بماء معین» (3) پرسش کردم، آن حضرت (در تأویل آن) فرمود: آنگاه که امام شما غایب شود و او را مشاهده نکنید، چه خواهید کرد؟ (4) چنان که میبینید، امام علیهالسلام تفسیر بطن آیه را به عنوان تأویل آن بیان نموده است؛ زیرا مفاد ظاهری آیه مزبور به اهمیت نعمت آب در حیات مادی اشاره دارد، ولی در معنای باطنی، به نعمت حضور امام و حجت خدا که مایه حیات و طهارت معنوی بشر است، اشاره شده است.
تأویل، چیزی جز تفسیر و پرده برداشتن از حقایقی است که رؤیا از آن حکایت میکند؟ آیا در این مورد، میتوان گفت که مقصود ساقی از تأویل رؤیا، مصلحت واقعی رؤیا و منشأ حدوث آن بوده است؟ با این که واژه «تأویل» در احادیث نیز بسیار به کار رفته است، ولی حتی یک حدیث در تأیید دیدگاه علامه رحمهالله به دست نیامد، بلکه حدیث امیر مؤمنان علیهالسلام بروشنی بر رد آن دلالت دارد، آن حضرت میفرماید: «همانا مردم در آیات متشابه هلاک شدند؛ زیرا معنی و مقصود این آیات را ندانستند، لذا از پیش خود آن را تأویل نمودند»."