خلاصه ماشینی:
"ارتباط خواجه نصیرالدین طوسی از یک سو، با اسماعیلیه در اثر پناهنده شدن وی به قلاع آنها، و از سوی دیگر، با مغولها در اثر راه یافتن او به دربار هلاکوخان و به دنبال شکست اسماعیلیان، موجب شده است تا استاد امین بخش دیگری از کتابش را به عنوان «اسماعیلیان» اختصاص دهد و در آن، به کیفیت شکلگیری فرقه «اسماعیلیه»، «فاطمیان» و انشعابات درونی آنها بپردازد.
دکتر سیدالامین با استناد به منابع اصلی تاریخی، نشان میدهد که اولا، خواجه نصیرالدین طوسی نه تنها آنچنانکه ابن تیمیه ادعا کرده، وزیر و مشاور اسماعیلیان نبوده، بلکه اساسا اسماعیلی نبوده است؛ و ثانیا، اسماعیلیان خود یکی از اهداف مغولها و از نخستین قربانیان آنها بودهاند، نه هادی آنها به قتل خلیفه عباسی و براندازی عباسیان.
استاد امین در آخرین بخش از این کتاب، به ارتباط خواجه نصیرالدین طوسی و ابن علقمی در سقوط بغداد میپردازد و گفتار نویسندهای را که با استناد به عبارات حبیب السیر و رشیدالدین فضلالله همدانی گفته است: حادثه بغداد بنابر مشاوره خواجه نصیرالدین طوسی از یک سو، و وزیر مکار (ابن علقمی)، که راه را برای حمله مغولها هموار ساخت از سوی دیگر، اتفاق افتاد، به نقد میکشد و با استفاده از کتاب الحوادث الجامعه، که نویسندهاش معاصر آن حوادث بوده است، ثابت میکند زمام امر سپاه خلیفه اساسا در دست ابن علقمی نبوده، بلکه مسئول سپاه خلیفه ابتدا شرابی و پس از او، ایبک دواتدار صغیر، دشمن ابن علقمی، بوده است و ابن علقمی کسی بوده که توطئه دواتدار را به اطلاع خلیفه رساند."