چکیده:
هدف آفرینش انسان، عبادت خدای متعال و رسیدن به کمال مطلوب است، چنان که در سوره ذاریات
آیه 56 میفرماید: «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون». بهترین راه شناخت پروردگار و عبادت او، شناخت
خویشتن است چنان که در حدیث نبوی آمده است: «من عرف نفسه فقد عرف ربه.» نویسنده مقاله به کاوشی
پیرامون معرفت نفس در تفسیر المیزان پرداخته و اثبات میکند که تنها عرفان کامل و سعادتبخش، عرفان
ولایی و علوی است. طبق نظر علامه طباطبایی، شاهراه عرفان همانا خودشناسی و خودسازی است و بستر اصلی
آفاق اندیشههای علامه در حوزه عرفان، آیه کریمه «یا ایها الذین آمنوا علیکم أنفسکم»(2) میباشد و آن را
کلید سلوک و شهود معرفی مینماید.
در پایان نتیجهگیری میکند که مرحوم علامه، قرآن، احادیث و روایات را منبع مستقل و اصیلی برای
عرفان جامع میدانند و عرفان قرآنی و اهل بیت علیهمالسلام ؛ یعنی وصول به مقام شهود حق در عالم و آدم را بر روی
همه آدمیان و طبقات و صنوف، گشوده میداند و هر کس را طبق ظرفیت وجودی، تلاش، جهاد و اجتهادش از
حقایق معنوی بهرهمند مینماید.
خلاصه ماشینی:
"نتیجه گیری پس از بحث و بررسیهای اجمالی موضوع معرفت نفس در المیزان، اینک به این نتیجه میرسیم که قرآن، احادیث و روایات، خود منبع مستقل و اصیلی برای عرفان جامع خواهند بود و قرآن هم مبادی، مبانی و اصول عرفانی از توحید تا موحد را بخوبی تبیین کرد و هم دستور العملهای عرفانی و برنامههای سلوکی را به تمام و کمال تفسیر نموده و تحویل اهل کمال و استعدادهای ذوقی و باطنی میدهد و از طرف دیگر ریاضتهای معتدل و رهبانیت معقول و خلوت گزینی توأم با فکر، ذکر، سیر آفاقی و أنفسی را ترویج و مدار انجام واجبات و ترک محرمات قرار میدهد و شریعت را در همه مقامات عرفانی و سیر و سلوکی ضروری میشمارد و عرفان قرآنی و اهل بیتی راه ولایت؛ یعنی وصول به مقام شهود حق در عالم و آدم را بر روی همه آدمیان و طبقات و صنوف گشوده میداند و هر کس را طبق ظرفیت وجودی، تلاش، جهاد و اجتهادش از حقایق معنوی بهرهمند مینماید و به أحسن وجه، قرب، فنا، توحید، خلوص، صلوح و شهود را از رهگذر عبودیت و ولایت پیش روی ارباب سلوک و اصحاب صراط مستقیم الهی مینهد و شگرف و شگفتزا است که «المیزان» دریایی از عرفان ناب و صاحب لایههایی از حقایق معنوی و معارف علمی و عملی آسمانی است، که هم روح و روحیه عرفانی و هم اندیشه و انگیزه عرفانی و روحانی علامه در شناخت، پژوهش، تحقیق و تدوین المیزان مؤثر بوده است و هم المیزان در غنای فرهنگ عرفانی و تعمیق اندیشه، اشراق، بینش و شهود عرفانی بسیار مؤثر است و شاید به جرأت بتوان گفت که علامه در تفسیر المیزان به نحو دلالتهای بالمطابقه، بالتضمن و بالالتزام و به شیوه عبارت و اشارت، احیاگر عرفان ناب اسلامی بوده است و این تحقیق مختصر نیز گامی برای فهم، شهود، استخراج، تصفیه، بازشناسی و باز پژوهی عرفان ناب علوی در آیینه المیزان است که باید به سیاحت در اقیانوس مواج معارف المیزان پرداخت و به غوص و غور در ______________________________ 1 - یونس / 65."