چکیده:
این مقاله مخارج دولت و نحوه ی تامین مالی بودجه شامل درآمدهای نفتی، مالیات و استقراض را در دو الگوی رشد به طور جداگانه در نظر می گیرد و از روش خودبازگشت با وقفه های توزیعی ( ARDL ) برای تخمین توابع استفاده نموده است. دوره ی مورد مطالعه سال های 1346 تا 1382 است. نتایج برآورد الگوی اول نشان داد که بین تولید ناخالص داخلی و مخارج دولت یک رابطه ی تعادلی بلند مدت و میان مخارج دولت و رشد اقتصادی یک رابطه ی مثبت در کوتاه مدت وجود دارد. برآورد الگوی دوم نشان داد که میان سهم درآمد نفتی، سهم مالیات و سهم استقراض در بودجه با تولید ناخالص داخلی یک رابطه ی تعادلی بلند مدت بین رشد سهم مالیات درآمدهای نفتی دولت و رشد اقتصادی نیز یک رابطه ی مثبت در کوتاه مدت وجود دارد. اما رابطه ی معنادار بین رشد سهم بدهی دولت ( کسری بودجه) و رشد اقتصادی وجود ندارد. با توجه به برآوردهای انجام شده می توان نتیجه گرفت که کاهش وابستگی بودجه به درآمدهای نفتی و افزایش سهم مالیات لزوما رشد اقتصادی را در ایران کاهش نخواهد داد.
Studies on the effect of government expenditures on economic growth usually focus on the mix of government expenditure and how investment and consumption expenditures affect economic growth. But، the impact of budget financing methods on output growth is usually neglected. This paper examines both government expenditure and alternative budget financing methods. Auto-Regressive Distributed Lag (ARDL) method is employed to estimate our models. The results indicate that there is an equilibrium long- run relationship between gross domestic product، government expenditures. Also there is a long-run relationship between share of taxes، debt and oil revenues in the budget and gross domestic product. Estimation results show a positive and significant relationship between the growth of the ratio of oil revenues to government expenditures and economic growth in the short run. The results also show that the ratio of taxes to government expenditures and growth are positively related. However، no significant relationship between the ratio of government debt to government expenditures and growth was found. The results imply that less reliance on oil revenues and an increase in the share of taxes in the budget does not necessarily reduce the growth rate of the Iranian economy.
خلاصه ماشینی:
"Lin (1994), Barro (1990), Roubini and Salai Martin Ghali Kweka and Morrissey Dar and AmirKhalkhali Abu -Bader and Abu - Qarn Ali and Strazicich استفاده میشود، هر چند تولید نهایی خدمات دولتی برآورد شده برای تمام کشورهای مورد مطالعه مثبت است، ولی از نظر آماری معنادار نیست.
همچنین، به منظور بررسی تاثیر منابع تامین مالی مخارج دولتی بر تولید ناخالص داخلی و رشد اقتصادی میتوان متغیرهای سهم درآمدهای نفتی، استقراض از بانک مرکزی و مالیات در مخارج دولتی را به عنوان عوامل تولید موثر بر ظرفیت تولیدی در کنار نیرویکار، موجودی سرمایهی بخش خصوصی و تکنولوژی نیز در تابع تولید مورد استفاده قرار داد.
همچنین الگویی که به منظور بررسی تاثیر مالیات، استقراض و درآمدهای نفتی به عنوان منابع تامین مالی مخارج دولتی بر تولید ناخالص داخلی و رشد اقتصادی مورد استفاده قرار میگیرد، عبارت است از: Hafer and Hein (9) در رابطهی (9) از لگاریتم و تفاضل لگاریتم متغیرهای تولید ناخالص داخلی (GDP)، موجودی سرمایهی بخش خصوصی (K)، اشتغال (L )، سهم استقراض از بانک مرکزی در مخارج دولتی (BD)، سهم مالیات در مخارج دولتی (T) و سهم درآمدهای نفتی در مخارج دولتی (OIL) و متغیر مجازی (DU57) استفاده میشود.
با توجه به نتایج به دست آمده جدول (4)، در الگوی تاثیر منابع تامین مالی مخارج دولتی بر تولید ناخالص داخلی و رشد اقتصادی، متغیر لگاریتم تولید ناخالص داخلی و لگاریتم سهم استقراض از بانک مرکزی در مخارج دولتی دارای وقفهی یک و متغیرهای لگاریتم اشتغال، لگاریتم موجودی سرمایهی بخش خصوصی، لگاریتم سهم درآمدهای نفتی و مالیات در مخارج دولتی دارای وقفهی صفر است."