چکیده:
نویسنده در این مقاله سعی کرده است تا مجموعهء واکنشهای منفی مخالفان عصر نزول قرآن را که در قالب بهتان و بهانه در برابر قرآن کریم و پیامبر اعظم(ص)نشان دادهاند،مطابق سیر نزول قرآن به تصویر بکشد و متقابلا پاسخهای قرآن را به آنان بازگو نماید.همچنین برخی نسبتهای ناروای نوپیدا را که معاندان امروزی بر حضرت محمد(ص)این پیامبر رحمت،و آخرین صحیفه آسمانی،یعنی قرآن به زبان یا قلم آوردهاند،مطرح کرده،به آنها پاسخ اجمالی میدهد.
خلاصه ماشینی:
"است؛بلکه این اتهام دربارهء دیگر انبیاء نیز تکرار شده است.
است که القاءکننده این کلمات به پیامبر(ص)جن نیست بلکه فرشته الهی است،
این واقعیت اشارت کرده،از قول کفار میگوید:قرآن سحری مستمر است:سحر
افزون بر آنچه گفته شد،در موارد دیگر نیز این اتهام مطرح شده است:از
به این نکته میرسیم که کفار نه تها در مقابل اعمال پیامبر(ص)اتهام سحر را به
قرآن در برابر این سخن که گفتند:هل هذا إلا بشر مثلکم أفتأتون السحر و أنتم
به پیامبر اعظم(ص)این بود که قرآن ساخته و پرداخته خود او است:ما سمعنا
این آیه کفار نخست ادعا کردند سخنان پیامبر افترایی بیش نیست و کسان دیگر
دادند،به این معنی است که پیامبر(ص)خیالاتی شده و آنچه در خوابهای
معرفی قرآن به عنوان مصدق تورات،از داستآنهایی که قرلآن از انبیای گذشته و از جمله یوسف(ع)نقل کرده است نفی افتراء نموده،میفرماید:لقد کان فی
گفتهاند مراد این است که اگر خدا بخواهد تو را در زمره کسانی قرار میدهد که
در پاسخ باید گفت:اگر منظور این است که اسلام با دیگر ادیان معارف
این سخن در حقیقت اشارت به نفی اسطوره بودن قرآن است.
برخی دیگر از مفسران میگویند:«یعلم السر»اشاره به این است که محتوای این
قرآن و وعده رسول اعظم اسلام،بدین معنی است که ما نیز مانند نیاکان خود
این نکته قابل توجه است که از میان اتهامات نسبت داده شده به پیامبر(ص)
قرآن در برابر این نسبت ناروا نیز از پیامبر خود دفاع میکند.
ظاهر این سخن آن است که کفار معتقد بودند که شیاطین بر پیامبر(ص)فرود آمده،کلماتی را به او تلقین میکنند."