چکیده:
درباره ظهور، سه نظریه طرح شده است: 1. انفجاری بودن ظهور؛ 2. تکامل تدریجی و طبیعی ظهور؛ 3. اختیاری بودن ظهور.شهید صدر نظریه اخیر را طرح کرده و به آن پرداخته است.فلسفه تاریخ به قانونمندی تاریخ میپردازد و قوانین حاکم بر تاریخ را کشف میکند. شهید صدر معتقد است قوانین حاکم بر تاریخ، به اراده و اختیار انسان مشروط است. انسان از رهگذر این قوانین، قطار تاریخ را میراند و از آنجا که ظهور پدیدهای تاریخی است، این پدیده به اختیار، انتخاب و اراده انسان مشروط میشود. بنابر این، باید برای ظهور و تعجیل در آن با استفاده از قوانین تاریخی، برنامه عملی و کاربردی درافکند
There are three theories given about the Advent of Mahdi:
1-unexpectedness of the Advent،
2-gradual evolution and natural advancement of the Advent،
3-optionality of the Imam’s Advent.
The third theory is the one Shahid Sadr has propounded and dealt with.
The philosophy of history of Sadr deals with the history to be rule-governed. It discovers the laws governing history. He believes that the laws are conditioned with the volition and the will-power of man. It is the man who drives the train of history. Since the Advent is a historical phenomenon، it must be conditioned by the power، volition and the choice of man.
Therefore، we have to use applicable، practical plans with the help of historical laws or rules to hasten and accelerate the Advent and Arrival of Imam Mahdi (PBuH).
خلاصه ماشینی:
"انسانهای معمولی حوادث تاریخی را تودهای از اتفاقات نامربوط میدانند که برحسب تصادف یا بر اساس قضا و قدر، یا برمبنای قدرت خدا و لزوم تسلیم در برابر امر او شکل گرفته، در حالیکه قرآن با این فکر بهشدت مقاومت کرده است و هیچ حادثهای را بیجهت و یا از روی اعمال قدرت و لزوم تسلیم در برابر آن توجیه نمیکند؛ بلکه به بشر هشدار میدهد که در این زمینه سنن و قوانین حاکم است و برای اینکه انسان بتواند بر سرنوشت خود حاکم شود، لازم است این سنتها و قوانین را بشناسد و برای اینکه بتواند در این قوانین نفوذ کند، باید نسبت به آنها شناختی داشته باشد، در غیر این صورت هرچند شما چشمبسته باشید، آن قوانین در شما حکومت خواهد کرد.
وی درباره حکمت فترت یعنی نبودن پیامبران در بعضی از مقاطع تاریخ و تأخیر ظهور دین اسلام میگوید: تغییرات اجتماعی که سرچشمه الهی دارد، از جنبه اجرایی به شرایط بیرونی متکی است و موفقیت و زمان انجام آن بستگی به آن دارد و درست به همین جهت بوده است که آسمان در انتظار ماند تا پنج قرن از جاهلیت بگذرد و آنوقت آخرین پیام خود را بهواسطه حضرت محمد( فرستاد و با آنکه جهان در دوران فترت نیاز شدید به پیامبر داشت، ولی بهخاطر وابستگی اجرایی به شرایط خارجی در آن تأخیر شد."