خلاصه ماشینی:
"» (15) ابن ابی الحدید در مقدمه شرح نهج البلاغه، برای اثبات برتری علی(ع)بر دیگر صحابه، مینویسد:«از جمله علوم، علم تفسیر قرآن است که از او گرفته شده و رشد نموده است، به گونهای که هر گاه به کتابهای تفسیر مراجعه نمایی درستی این سخن رادر مییابی، چرا که بیشتر روایتهای تفسیری از او وعبد الله بن عباس میباشد و همگان حال ابن عباس را در همراهی و تسلیم بودن نسبت به علی واینکه شاگرد و دست پرورده او بوده است، میدانند از ابن عباس سؤال شد که جایگاه علم تو در برابر علم فرزند عمویت، علی(ع)، کجاست؟او در پاسخ گفت:همانند قطرهای از باران در برابر اقیانوس است.
قاضی عبد الجبار در کتاب خود، آیاتی را که شیعه برای اثبات امامت تأویل و تفسیر کردهاند بر طبق مذهب اعتزالی خود تفسیر کرده و شبهاتی را بر امامت[مورد اعتقاد شیعه]وارد میسازد؛سید مرتضی در کتاب الشافی به رفع شبهههای قاضی پرداخته و آیات مزبور را مورد بحث و تفسیر قرار میدهد؛بنا بر این هر چند هدف از تألیف آن اثبات مبانی کلامی است اما دارای مباحث تفسیری است.
(38) این همه بیراهه رفتن ناشی از آن است که اینان گمان کردهاند که اتفاق نظر شیعه و معتزله در پارهای اصول دلیل یکسان بودن آن دو یا تبعیت شیعه از معتزله است!در حالی که اصول شیعه بر گرفته از کلام امیر مؤمنان علی(ع)و دیگر امامان معصوم(ع)است و مؤسس مذهب اعتزال، یعنی«واصل بن عطاء»که مصاحب و شاگرد ابو هاشم عبد الله بن محمد بن علی است، خود را سیراب از مشرب سخنان علی(ع) میداند!علاوه بر آن، شیوه و سخنان سید مرتضی در تفاسیر شیعی بعد از او(مثل تبیان، مجمع البیان و..."