چکیده:
دو عامل اخلاق و عدالت یکی در عرصه خودسازی و دیگری در تأمین حقوق فردی و اجتماعی، میتواند بسترساز اتحاد و انسجام یک جامعه باشد.نویسنده این مسئله را بیشتر با نگاه قرآنی و روایی مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیده در جامعهای که این دو مقوله عینیت یافته و همه افراد در همه طبقات متعهد به آن باشند،اتحاد و همبستگی امری پایدار و خدشه ناپذیر خواهد بود.
خلاصه ماشینی:
"این عبارت مشهور «الناس علی دین ملوکهم«برمبنای همین قاعده شکل گرفته است و بدون تردید، سیرههای اخلاقی و انسانی بیش از دیگر رفتارها میتواند در ساختار یک جامعه سالم تأثیر گذار باشد؛ازاینرو،ویژگی اخلاقی پیامبر و جانشینان آنان،وجه متمایز در روش هدایت و تأمین سعادت انسانها بوده است و همین عامل،باعث گرد آمدن توده مردم پیرامون آنان بوده و موجب شده این باورمندی در درون آنها پدید آید که وجود هریک از پیامبران و اوصیاء محور وحدت و اتحاد«ناس»(مردم)میباشد.
مبانی این مسئله،قواعدی است که در اسلام به انسان مسئولیت میبخشد و در قبال حقوقی که برای او در نظر میگیرد،از او تکلیف میخواهد؛هم تکلیف اخلاقی و هم تکلیف اجتماعی و هم تکلیف سیاسی و نکته مهم آن است که بخش مهمی در این تکالیف،مربوط به حضور فرد در جامعه میباشد و این امر میطلبد همه افراد با مسئولیتهای اجتماعی آشنا باشند و اگر درست نقش خود را اجرا کنند جامعه به صلاح و سداد نزدیک میشود.
میتوان ادعا نمود این سخن زیبای پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله که فرمود:«ید الله مع الجماعة فمن شذ شذ فی النار»1؛قدرت و عنایت خداوند با جماعت است،هرکس به مخالفت با آن برخاست،به تنهایی در آتش قرار میگیرد، در جامعهای مصداق دارد که ترکیب آن بر مبنای قواعد درست و سالم و خدایی شکل گرفته باشد؛به عنوان نمونه،امر به معروف و نهی از منکر یا همان نظارت عمومی، مسئولیتی اجتماعی است که برعهده همه افراد جامعه دینی نهاده شده است."