چکیده:
در آستانه دهه سوم انقلاب اسلامی یکی از مهمترین موضوعات کشور،نحوه مشارکت مردم در تداوم انقلاب در قالب تشکلها،انجمنهای صنفی و علمی،فرهنگی و نیز شوراها،احزاب،جمعیتهای سیاسی و نظایر آن میباشد. نگارنده نیز تلاش دارد در این مقاله دیدگاههای نظریای که امروزه در این زمینه در کشور وجود دارد(دیدگاه کثرتگرا و نخبهگرا)که هرکدام طرفداران فراوانی دارند.و همچنین دیدگاه نظام جمهوری اسلامی را براساس مبانی فکری و فلسفی خود مطرح نموده و تأثیر نظری و عملی این دیدگاهها را بر امنیت کشور در بلندمدت و کوتاهمدت مورد نقد و بررسی قرار دهد.
خلاصه ماشینی:
"نهادهای زمینهساز آن تأکید کرده و مشارکت اجتماعی در قانون اساسی از زوایای زیر مورد توجه قرار گرفته است:
اجتماعی در این شرایط،ممکن است منجر به سرکوب منافع و سلایق متنوع به
3-در فضای اجتماعی مورد نظر این دیدگاه،خطر شکلگیری گروههای وابسته و ضد دموکراتیک و کنترل اعمال قدرت آنها برکل جامعه،جدی میشود.
مختلف مردم و نداشتن الگوی بومی تبیین شده برای مشارکت اجتماعی(مبتنی
شرایط مطلوب از نظر مشارکت اجتماعی در نظام جمهوری اسلامی ایران را
توسعه حضور تاریخی یک تمدن،ساختارهای داخلی دستخوش دگرگونی گشته و ظرفیت جدیدی از تأثیرپذیری را در خود ایجاد مینماید که این امر به
1-وضعیت مشارکت اجتماعی در شرایط حاضر و علتیابی آن در بررسی وضعیت مشارکت در جامعهء کنونی به صورت عمده دو دیدگامه به چشم میخورد که هریک برای
مختلف اجتماعی وجود نداشته است و مردم از بدو پیروزی انقلاب،نهایت
میداند و معتقد است جامعه اسلامی در تغییر نظام سیاسی خود موفق عمل
دیدگاه سوم:این دیدگاه معتقد است هردو تحلیل فوق،جنبه افراطی و تفریطی پیموده و به تحلیل واقع بینانهای از مشارکت اجتماعی در جامعه ایران
دور از واقعیتهای عینی جامعه این مردم برای به دست آوردن آزادی سیاسی و
3)فقدان ساختارهای اجتماعی و روابط سازمانی متناسب با مشارکت عمومی مردم،البته این امر بنوبه خود متأثر از دو عامل قبل بوده و هست.
ساختار اجتماعی کشور به منظور اداره متمرکز جامعه بنا نهاده شده است و به
عمومی ایجاد نموده است که تحقق واقعی مشارکت اجتماعی در گرو از بین
لازم است در گام سوم به صورت مبسوط به تأثیر عملکرد این دو دیدگاه بر"