خلاصه ماشینی:
"به این علت در آن ایام تا تلویزیون را روشن میکردید میدیدید گزارشگر محترم یا محترمه با بلندگوهایی شبیه بستنیهای قیفی که در اثر آلودگی هوا سیاه شده باشد به سوی مردم خسته و درماندهای که در انتظار اتوبوس یا در صف نانوایی ایستاده بودند و یا پشت باجه ادارات آب و برق و تلفن و شهرداریها و نظایر آنها به امید رسیدن اتوبوس یا رفع اشتباه صورت حسابهای کامپیوتری-که همیشه به ضرر مشترکین محاسبه میکنند-صف کشیده بودند میرفتند،تند و باعجله سؤال میکردند: -خانم(یا آقا)آیا شما کتاب میخوانید؟ پرسش خبرنگاران روزنامههای کثیر الانتشار هم به همین مضمون اما با وسایل دیگر بود و خانم یا آقای بینوا که فکر و ذکرش پایان یافتن انتظار اتوبوس یا رفع مشکل اشتباه محاسبه و یا مسائل مزمن دیگر زندگی مانند کرایه مسکن،تهیه نان و گوشت و روغن و برنج برای پر کردن شکمهای بیهنر و پیچپیچ خانواده و یا تهیه شهریه فرزندان دبستانی و دبیرستانی و دانشگاهی بود،شاید با خشم و یا شاید بدون توجه جواب میداد: -نهخیر من کتاب نمیخوانم!
ادعای وزارت ارشاد درباره انتشار دوازده هزار عنوان کتاب در سال گذشته صحیح است اما خوب بود کامپیوترها نشان میدادند بیشتر آنها در چه زمینهای بودند؟و خودشان جواب میدادند هفتاد هشتاد درصد این کتابها که برای«انتشار»از امتیازات خاصی هم برخوردار میشدند در زمینه واحد و دارای عنوانهای مشابه بودند(نمونه:برنامه بررسی کتاب در تلویزیون که فقط کتابهای خاصی را در دو،سه موضوع معرفی میکند."