چکیده:
یکی از فرقههای کهن و معروف اسلامی فرقهء مرجئه است، که در نیمهء دوم سدهء اول هجری پیدا شد.مذهب این فرقه «ارجاء»بود که دو بعد داشت:بعد سیاسی-دینی و بعد کلامی -فلسفی.بعد سیاسی آن ناظر به کسانی بود،که پس از قتل عثمان و به خلافت رسیدن امیر المؤمنین علی علیه السلام و به حکومت رسیدن معاویه،به طرفداری آنان با یکدیگر میجنگیدند.این فرقه از هیچ یک از متحاربان طرفداری نمیکردند و دربارهء آنها حکمی نمیدادند.بلکه حکم را به تأخیر میانداختند،تا در قیامت خدا خود داوری فرماید.اما بعد کلامی آن ناظر به تعریف ایمان و اسلام بود.آنها برخلاف خوارج و معتزله و موافق جمهور مسلمانها عمل را از اجزاء و ارکان ایمان و اسلام نمیدانستند،مرتکب کبائر را که توبه نکرده مؤمن و مسلم و مشمول و محکوم احکام اسلام میشناختند و او را امیدوار به فضل و بخشش خداوند میکردند.واضع مذهب ارجاء حسن بن محمد حنفیه شناخته شده است
خلاصه ماشینی:
ما همه را تصديق مىكنيم و از هيچيك بيزارى نمىجوئيم،به كسى لعنت نمىفرستيم،از هيچكس اظهار نفرت نمىكنيم و امر آنها را به حكم خدا به تأخير مىاندازيم تا او خود ميان آنها داورى و حكومت كند12 ابن عساكر آنجا هم كه از محارب بن دثار(متوفى 116)سخن مىگويد، مرجئه را نخستين كسانى مىشناسد كه دربارۀ على عليه السلام و عثمان قائل به ارجأ بودند نه به ايمانشان شهادت مىدادند و نه به كفرشان:و كان من المرجئة الاولى الّذين كانوا يرجئون عليّا و عثمان و لا يشهدون بايمان و لا بكفر13 .
پس از آن كثيرى در موعظه و وصيت به كتاب خدا و پيروى از آنچه در آن آمده ذكر كرده و اعتقاد خود را بيان داشته سپس در آخر كتاب گفته است:ما ابو بكر و عمر را دوست مىداريم زيرا ما در خصوص آنها با امت نجنگيديم و در كار آنها شك و ترديد نداريم و امّا حكم كسانى را كه بعد از آنها آمدند و داخل فتنه شدند به تأخير مىاندازيم و امرشان را به خدا واگذار مىكنيم الى آخر26 ابن حجر پس از ذكر مطالب فوق نظر مىدهد:آن معنائى كه حسن دربارۀ آن سخن گفته اين است كه او در مخطى يا مصيب بودن دو طايفه متقاتل كه در فتنه باهم مىجنگيدند،رأى قاطع نداشتند و امر و حكم را دربارۀ آنها به تأخير مىانداخته است،اما ارجائى كه متعلق به ايمان است،بدان نرسيده بنابراين ايرادى بر وى وارد نيست و خدا داناتر است.