چکیده:
این نوشتار در پی آن است تا به بررسی رابطهی فقر با پدیدهی جرم و گسستهای اجتماعی بپردازد.آنچه مسلم است از آنجایی که،از یک سو، بیکاری،فقر و جرایم از جمله پدیدهایی هستند که به نظر بسیاری از جامعه شناسان ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند و نوعی همبستگی در بین آنهاست، و از دیگرسو افراد مجرم به دلیل زیر پا گذاشتن هنجارهی اجتماعی از جامعه طرد میشوند و جامعه آنان را به انزوا میکشاند؛میتوان گونهای از همبستگی بین فقر و پدیدهی جرم و گسستهای اجتماعی را پذیرفت و در نظر گرفت.
خلاصه ماشینی:
"این نوشتار در پی آن است تا به بررسی رابطهی فقر با پدیدهی جرم و
نظام اجتماعی نیز ازیستی و کارکرد ساختار درونی و بیرونی عناصر بنیادین
پیدایش و گسترش فقر و در پی آن،ایجاد گسستهای اجتماعی است که محور
در مفهوم جامعه شناختی،نهاد اجتماعی به معنی نظامی است از روابط اجتماعی
کارکرد گوناگون وجود دارد،اما شالودهی نظام اجتماعی بر پنج ساختار همراه با
اجتماعی و سر انجام ماهیت توزیع قدرت و ثروت را در جامعه نشان میدهد و
امروزی با دارا بودن ساختارهای ناموزون در درون خود،زمینهساز شکلگیری روابط اجتماعی ناعادلانه و به وجود آمدن فقر و محرومیت در جامعه هستند
بررسی ساختار اقتصادی و اجتماعی برخی جوامع به خصوص جوامع
رابطهی ساختار اقتصادی با گسستهای اجتماعی
ار عوامل مؤثر در انحرافات اجتماعی تعارض فرهنگی است که نتیجهی فشار ساختاری در جامعه میباشد.
رابطهی بین ساختار فرهنگی و گسستهای اجتماعی
این روشها و هنجارهای نظمدهنده،با راههای کارامد و فنی یکی نیستند،بلکه راههای دیگری نیز وجود دارد که کارامد بوده و نیل به اهداف را آسان
جامعه دست یابند و در نتیجه این عدم تعادل ساختاری،زمینهی اجتماعی بروز
این عدم دستیابی به اهداف با در نظر گرفتن موقعیت آنها در ساختار اجتماعی
وجود چنین ساختاری زمینه ساز آسیبها و انحرافهای اجتماعی است.
کجروی به شمار میآید؛نتیجهی ساختار اقتصادی و اجتماعی شهر است.
معناداری بین پدیدهی جرم و ساختارهای اجتماعی وجود دارد.
به هر میزان و مقدار که فقر بیشتر در جامعه وجود داشته باشد،به همان میزان جرایم نیز در جامعه افزون خواهد شد و در نتیجه به همان اندازه از وحدت و"