خلاصه ماشینی:
"علل پیدایش مذاهب در اسلام منع کتابت،فلسفه سیاسی داشت بدعتی که پس از رسول خدا(ص)به عنوان منع تدوین و نشر حدیث پیامبر پیریزی گردید،پس از درگذشت دو خلیفه نخست نیز به صورت محدودی تعقیب شد،در عصر عثمان تنها به روایاتی اجازه نشر داده شد که در عصر دو خلیفهء نخست شنیده شده بود1معاویه نیز به نشر احادیثی اجازه میداد که در عصر خلیفهء دوم شنیده شده بود2 "عبید الله بن زیاد"زید بن ارقم صحابه پیامبر را از مذاکره حدیث نبوی جلوگیری میکرد3سرانجام این بدعت تا عصر عمر بن عبد العزیز نشانه تقدس و احترام به قرآن شناخته شد،نویسندگان حدیث را مجبور به ترک کتابت نموده و احیانا جسارت را به پایهای رسانیدند که پیامبر را بشری قلمداد کردند که گاهی گفتارش دستخوش خشم میگردد(و از حالت عادی بیرون رود و سخنانی میگوید)4قدرت منع به حدی بود که ابو بکر پانصد حدیث از پیامبر نوشته بود (1)-کنز العمال ج 10 ص 295 شماره 29490 (2)-کنز العمال ج 10 ص 291 شماره 29473 (3)-فرقه السلفیه ص 41 به نقل از مسند احمد (4)-تلخیص المستدرک حاکم در حاشیه مستدرک ج 10 ص 104 همه را سوزانید5و عمر در خلافت خود بخشنامه کرد"ان من کتب حدیثا فلیمحه"6 اکنون سئوال میشود هدف از منع تدوین و مذاکره چه بوده است و اگر آنچه که خطیب و دیگران گفتهاند فلسفهتراشی است،فلسفه واقعی آن بود است؟ ما در پاسخ این پرسش یک جواب اجمالی داریم که تحلیل آن را به خواننده واگذار میکنیم و آن اینکه انگیزه منع تدوین حدیث با انگیزه منع نگارش وصیت در آخرین لحظات زندگی پیامبر یکی بود،اگر فلسفه آن برای اهل تحقیق،روشن است فلسفه این نوع بخشنامهها نیز روشن میباشد."