چکیده:
غدیر واقعیتی انکارناپذیر در تاریخ اسلام است و هیچگاه فراموش نخواهد شد. از همین رو امام علی علیهالسلام از آغازین روزهای
خلافت ابوبکر در کنار شمردن امتیازاتی که ایشان را مستحق خلافت میکرد، با مسئله غدیر استدلال و استشهاد نمود.
اقدام امام علیهالسلام در بیان واقعه مهم غدیر و بازخوانی این جریان، در واقع به چالش گرفتن حاکمیت غاصبان خلافت بود. این کار را
امام، هم در مواجهه با ابوبکر و هم پس از آن در عصر دیگر خلفا انجام داد و حتی پس از به دست گرفتن خلافت نیز بر وقوع
غدیر و انتخاب خود توسط پیامبر صلیاللهعلیهوآله برای احراز مقام خلافت اسلامی احتجاج و استدلال میکرد. احتجاج امام با حدیث غدیر
در این مقاله مورد بحث قرار میگیرد.
خلاصه ماشینی:
"این واقعه به گونهای است که تردیدی در صحت وقوع آن به جا نمیگذارد، لکن پرسش قابل طرح در برابر مسلمانان این است که بهرغم تأکید پیامبر صلیاللهعلیهوآله در غدیر و جاری شدن حدیث «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» از زبان مبارک پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، چگونه حق علی علیهالسلام غصب شد و به محتوای غدیر عمل نگردید؟ آیا کسی به غدیر استدلال و احتجاج نکرد تا حجت بر مردم و زمامداران غاصب تمام گردد؟ اگر برخی، حاکمیت دنیای اسلام را در جهت مخالف آنچه خواست خدا و رسولش بود کشاندند، دیگران چرا غدیر را از یاد بردند؟ و مهمتر از همه چرا علی علیهالسلام با آنکه غدیر را به عنوان مدرک حقانیت خود پیش رو داشت، تن به حاکمیت غیر خود داد؟ این پرسشها هرچند در کنار هم قابل طرح و بررسی است و دانشمندان و نویسندگان زیادی به بررسی و تحلیل برای جواب دادن به این سوءالها همت گماشتهاند، اما این سطور اندک نمیتواند پاسخی به همه سؤالهای فوق باشد، بلکه تنها به این مسئله پرداخته که غدیر از همان آغاز انحراف در مسیر خلافت و جانشینی حضرت رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله حجت و دلیل قاطع امام علی علیهالسلام در برابر دستگاه حاکمیت پس از پیامبر بوده است."