خلاصه ماشینی:
"در این دویست سال چه کردهایم،چهقدر پیش رفتهایم و به کجا رسیدهایم؟ اگر کسی به ما بگوید که ما یک پیوستگی تاریخی-فرهنگی نداریم،گسیختگی فرهنگی داریم،اگر کسی بگوید ابن سینا به فارابی رجوع میکند،سهروردی میگوید من مطلبم را از آنجا شروع میکنم که ابن سینا ختم کرده است و اینها همگی به دنبال هم آمدهاند،ولی در این دویست سال هیچکس به دنبال دیگری نیامده است،از کسانی که فلسفه را از اروپا گرفتند،قبل از اینکه آقای دکتر مجتهدی مقالهء دیکارت را بنویسد هیچ نمیدانستیم،ما اصلا اسم ملا اسحاق العازار را نشنیده بودیم و نمیدانستیم که چه کسی است و چرا و چگونه دکارت را ترجمه کرده است،من تا پنج سال پیش نمیدانستم اولین کتاب درسی که از فرانسه به فارسی به قلم عبد الغفار نجم الملک به فارسی ترجمه شده چه بوده است،(این کتاب را ظاهرا هیچکس نخوانده،اما بعضی اصطلاحات کتاب روانشناسی دکتر سیاسی در آن است که فکر میکنم مرحوم دکتر سیاسی آن را خوانده بوده است.
حال اگر مسئله را به نحو زمانی و تاریخی در نظر بگیریم، یعنی نه فقط تقارن امور را در نظر داشته باشیم بلکه به توالی و تقدم و تأخر آنها توجه بکنیم،آنگاه باید ببینیم چرا و چگونه در زمانی معین و یا در هر صورت تقریبی، این گسیختگی پدید آمده است.
این امر بخصوص پس از جنگ جهانی اول بیشتر نمایان است، دکتر ایلخانی: شاید دلیل ناپایداری و گسستگی نظریههای ارائه شده در این دویست سال این باشد که از داروهای غربی بسیاری برای درمان دردهای خود استفاده کردیم و روش آزمون و خطا را پی گرفتیم ولی دانشمندانی همچون رایتزر نشتاین،تأثیری که فرهنگ ایران بر روی نیمکرهء غرب داشته ذکر میکنند."