خلاصه ماشینی:
"و براستی که تو شایسته این لقب بودی ولی حالا-امروز-بر ترانههای تو چه میگذرد؟ هاینه:خوب-ترانهای داشتم به نام پری دریائی1 یک ترانه کوتاه-گوش کنید-اینطور شروع میشد- [اولین نتهای"پری دریائی"را همراه با موزیک محو زمینه نمایش زمزمه میکند] شاید شما هم آنرا شنیده باشید.
و حالا،وضع چنین بود اگر او هرگز این سخنرانی-و یا چیزی شبیه به آنرا- نشنیده بود یا آنکه،تمام کتابهایش کتابهای درسی نظم نوین بودند و یا آنکه روی کتباهای درسی ما نیز تصویر صلیب شکسته نقش بسته بود جو،ممکن است لطفا داخل شوی؟ در پیراهن قهوهایش خیلی فرق کرده،اینطور نیست؟ جو،میتوانی کمی درباره تاریخ امریکا برای ما صحبت کنی؟ درباره بعضی اسامی-حوادث-و مردم- جو بارنز[با صدائی عبوس و ماشینی]:تاریخ امریکا از زمان تاسیس نظم نوین آغاز میشود.
و اکنون بپاخیزید و سخن بگوئید به خاطر تمامی دروغهائی که شنیدهاید، به خاطر خونهای بیگناه،خونی که از زمین میجوشد و فریاد میزند، بپاخیزید و سخن بگوئید،شما ای صداها صدای مردگان و زندگان، صدای مردان دست و پا بستهای که از میان لبان مجروح نجوا میکنید، صدای کودکانی که ترانههای کوچکتان را از شما دزدیدهاند، صداهای نیرومندی که سرود حقوق بشر را سر میدهید، ای شورشیان و جنگجویان،ای مردانی که در سینه دلی آزاده دارید ما نیز،باید که آتشی برافروزیم،ولی نه با ترس و دهشت، ولی نه با انتقام و با نفرت،بلکه آتشی آنچنان عظیم و پاک کننده که سراسر جهان را درنوردد چونان شعلهای گیرا به پیش برود: آزادی بیان و عبادت، آزادی از چنگال امیال و ترسها،آزادی برای همگان، آزادی اندیشه و آزادی ذهن بیباک انسان، چه کسی در این راه ما را همراهی میکند؟ شیللر:من فردریک شیللر هستم."