چکیده:
رمان تاریخی یکی از انواع رمان است که در آن نویسنده به بازآفرینی تاریخ در قالب داستان میپردازد و در کنار وقایع و شخصیتهای تاریخی از وقایع و شخصیتهای خیالی نیز بهره میجوید. این نوع داستانی در نیمهی دوم قرن نوزدهم در عرصهی ادبیات عربی تحت تأثیر رمانتیسم اروپایی شکل گرفت. والتر اسکات ( 1832- 1771 ) در نیمهی اول قرن نوزدهم این شیوهی داستانی را رونق بخشید. نگارش این نوع داستانی از نخستین نشانههای تأثیرپذیری ادبیات عربی از مغربزمین به شمار میرود که اولین بار در داستانهای سلیم بستانی (1884- 1848) نمایان شد. پس از او جرجی زیدان (1914-1861) با توجه به تازههای ادبیات مغربزمین و بهویژه تأثیر شگرف مکتب رمانتیسم از یک سو و میراث نوع داستانی «رمانس» و نیز قصههای عامیانهی شرقی از سوی دیگر، جایگاه ویژهای به این نوع ادبی در ادبیات عرب بخشید.در این مقاله به بررسی تأثیر مکتب رمانتیسم، رمانس و میراث قصههای عامیانه بر رمانهای تاریخی جرجی زیدان میپردازیم. از بررسی تمامی این رمانها (21رمان) میسر نیست البته باید دانست طرح و چارچوب داستانهای تاریخی زیدان به یکدیگر کاملا شبیه است و تنها موضوع آنها برحسب دورهی تاریخی متفاوت است از این میان رمان مورد توجه ما «غاده کربلا» است.
خلاصه ماشینی:
"جرجی زیدان که خود یکی از پیشگامان نهضت فکری ـ ادبی معاصر جهان عرب بهشمار میرود، نخستین مجموعهی داستانی در ادبیات معاصر عربی را به رشتهی تحریر درآورد و در این راه علاوه بر رمانتیسم از رمانس و قصه نیز اقتباس کرد.
از جمله نکات قابل توجه این است که تا آن زمان جز رمان «کنت مونت کریستو» که بشاره شدید در سال 1871 آن را به زبان عربی ترجمه کرده بود، دیگر داستانهای او ترجمه نشده بود و نهضت ترجمهی رمانهای تاریخی اروپایی پس از انتشار داستانهای جرجی زیدان شکل گرفت!
نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که جرجی زیدان در رمانهای خود از گرایش ملیگرایانهی نویسندگان رمانتیک اروپا متأثر نشد، در حالیکه ملیگرایی یکی از مهمترین انگیزههای رمانتیکها برای نگارش رمانهای تاریخی بود.
به کارگیری عنصر رمز و راز، متأثر از نویسندگان رمانتیک یکی از روشهایی که جرجی زیدان در داستانهای خود برای جذب مخاطب به کار گرفت این بود که از طریق پنهان کردن هویت برخی از شخصیتها و طرح معما دربارهی گذشته و نقش آنها در داستان، فضایی رمزآلود به وجود میآورد و همین رازها از مهمترین عواملی بودند که حس کنجکاوی خواننده را برمیانگیختند و او را به مطالعهی ادامهی داستان تشویق میکردند تا سرانجام در پایان داستان با گشوده شدن گرهها از رازها پرده برداشته شود (نجم، بیتا، ص184).
نگارش رمانهای تاریخی در ادبیات نوین عرب، نخستین مظهر تأثیرپذیری از مکتب رمانتیسم اروپا بود که در نیمهی دوم قرن نوزدهم میلادی اتفاق افتاد، البته این جریان تحت تأثیر رمانسهای غربی و قصههای شرقی هم قرار داشت."