چکیده:
انسان قرآنی از حیث معرفتشناختی و وجودشناختی انسانی است که وجود و ماهیتش را در آیینهء زلال وحی جستوجو کرده و آغاز و انجام خویشتن را در«من الله»و«الی الله»با هدف«لقاء الله»مشاهده میکند به این معنا که انسان قرآنی دارای فطرت الاهی و سرشت توحیدی و ذات ملکوتی است لذا در منطق وحی انسان حی متاله است و استکمال جوهری اشتدادی در تکوین و تشریع دارد و آفاق و انفس را به نحو واحدا ذو مراتب در خود متجلی میسازد زیرا خلیفه و امانتدار خدا و حامل اسماء جمال و جلال متعالی است در نتیجه مراقبت دائمی در پرتو شریعت محمدی صلی الله علیه و اله و سلم یا خویشتن بانی مستمر معقول و مشروع داشته تا به خلق الاهی و اوصاف قرآنی متخلق و موصوف گردد. آری انسان قرآنی،انسانی عقلمدار و خردگرا،خودآگاه خودساخته،صاحب حیاة طبیهء جاودانه،عبودیتپیشه،دارای علم صائب،عمل صالح و متعادل و متوازن در همه ساحتهای فردی،خانوادگی و اجتماعی است. مقالهء حاضر بر آن است ضمن تبیین هویت و شناسنامهء وجودی انسان در قرآن، مؤلفههای محوری و مختصات حقیقی انسان قرآنی را با استمداد از آیات و احادیث تشریح نماید و افق ویژهای را در حوزه انسانشناسی و کمالگرایی و ساحت اخلاق و تربیت فراروی آدمیان قرار دهد و انسان آگاه و مسئول منزلت واقعی و موقعیت راهبردی خویش را در نظام احسن خلقت درک و دریافت نماید و در محضر و مکتب قرآن،نورانی گردد.
Quranic human، from an epistemological and ontological perspective، is a person who has searched for his existence and essence in the clear mirror of revelation and sees the start and end of himself in the path of "being from God" and "going towards God" with the purpose of "meeting God". He has a divine، theistic nature and a celestial essence and chooses "God's spirit" as the basis of the interpretation of his creation. Thus according to a trans-human logic، he is even a theologian and has an intensifying perfection of essence in creation and legislation. He manifests the outside world and the internal world of human being in himself in a single manner because he is the caliph and depository of God and bears the Majesty and Beauty Names of God and bears transcendent values and tendencies. As a result of permanent care of himself under the light of Mohammadian creed، he has a permanent reasonable and religious self-care to be attributed to Divine morals and Quranic attributes.
A Quranic human is indeed a reason-centered and rationalist person، a self-directed، self-conscious، good servant of God، having pure eternal life، Sa'eb (correct) knowledge، righteous، moderate and well-balanced deeds in all aspects and personal، family and social fields، having sense of duty and responsibility، adorned and cleaned or permanently pure، a mystic person having true love to God، tendency to knowledge and increasing it in all times and situations of his life، ….
Explaining the existential essence and identity of human being in Quran، the present article will explicate the central part and the real features of a Quranic person using Quran's verses and Hadiths. It will also display a special horizon in the field of anthropology، perfectionalism، morals and education. An aware and responsible person will understand the real position and leading situation of himself in the perfect structure of creation and will become a divine and luminous person in the presence of Quran and following its school.
خلاصه ماشینی:
"به عبارت دیگر،انسان قرآنی،انسان صاحب تفکر عقلانی،محبت معیارمند،موضع آگاهانه و منطقی و حساسیتهای نظاممند و روشمند است و از اصولی در زندگی خویش بهره میگیرد که او را«اصولگرای آگاه آزاد»پرورش میدهد،نه این که بدون اصل و معیار و صرفا برای«نام و نان»یا شکم،شهرت،و شهوت و گذراندن معیشت ادامهء حیات دهد؛به همین دلیل،مصداق «إن الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکة ألا تخافوا و لا تحزنوا و أبشروا بالجنة التی کنتم توعدون» (فصلت(14):03)خواهد بود و در تحصیل«خلوص فعلی»و«ذاتی»خویش تحت ولایت الاهی،نبوی و ولوی پیش میرود و مراقبت دائم و محاسبت مستمر بر مناسبات فکری، رفتاری و مواضع عملی خویش دارد؛بنابراین،رفق و مدارا،شفقت و خدمت بر خلق خدا، اهتمام به امور مسلمانان،مساعی در کارگشایی مردم،و درد جامعه و سوز ساختن مدینهء فاضلهء دینی را وجههء همت خویش ساخته و حاضر است با بینش قرآنی و گرایش و کنش اسلامی و مجاهدت خالصانه در راه هدایت،سعادت،خوشبختی و توفیق جامعهء اسلامی- انسانی مال،جان و آبروی خویش را تقدیم دوست کند؛پس انسان قرآنی آموخته است که از دریچهء عرفان و عشق به خدا به بندگان خدا مهر ورزد و خویشتن را برای آسایش جامعه به درد و رنج اندازد و خلق خدا را دوست داشته باشد و با دشمنان فطرت،آزادی،عدالت، سعادت و کمال انسانها مبارزه کند و در خط مقدم چنین انسانهای پاک سرشت و اهل ایثار و نثار و جهاد و مجاهدت انبیای الاهی،پیامبر اعظم صلی الله علیه و اله و سلم امامان و اولیای خدا و همهء دینداران عارف و صادق قرار دارند که هیچ انسانی به اندازهء پیامبران و امامان،دلسوز و دردمند کمال و سعادت مردم نبوده و به اندازه آنها سرمایهگذاری مادی و معنوی نکردهاند و انسان قرآنی با وجود چنین اسوههای حسنه و الگوهای جامع و جاودانه چرا اهل عرفان صائب و عشق صادق و عمل صالح نباشد؟ علمگرایی و دانشافزایی انسان قرآنی،چنین آموخته و پرورش یافته است که از حیث علمی رو به تزاید و تکامل باشد و از گهواره تا گور دانش افزاید و در ساحت علماندوزی و معرفتجویی، مصداق انسانهایی باشد که«مغبوط»اند؛یعنی روز دوم آنها بهتر از روز اول و مورد غبطهء دیگرانند،نه چونان ملعونان که سیر قهقرایی و ارتجاعی دارند و روز دوم آنها بدتر از روز الو است و نه مثل مغبونان که توقف و سکون دارند و از پویایی و حرکت بازمانده و غبن و خسران دیدهاند."