خلاصه ماشینی:
"اگرچه بعضی از آنها تکراری است؛ولی برای اهتمام به این امر مهم،تکرار آن لازم است: یک نکته این است که زبان فارسی،برای ما فارسی زبانان-چه ایرانیان و چه ملتهای دیگری که به زبان فارسی تکلم میکنند-یک میراث عظیم و باشکوه و بسیار ارزشمند و یک مایهء سربلندی و یک جویبار پرفیض از گنجینهء عظیم مواریث فرهنگی و درواقع، همهچیز ما است.
در حال حاضر،زبان فارسی خصوصیت مهم دیگری دارد که خصوصیت امروز میباشد و آن این است که مفاهیم عظیم این انقلاب بزرگ،به زبان فارسی عرضه میشود.
بنابراین،ضمن تأکید و تأیید آنچه را که در مجموعه و اجتماع و اجلاس شما بر آن تکیه شده است-که از بعضی از آنها مطلعم و انشاء الله از بقیه هم به تفضیل مطلع خواهم شد-چند توصیه در این زمینه عرض میکنم: توصیهء اول،فراموش نکردن وظیفهء پاسداری از این زبان و از پرچم برافراشتهء آن در ایران و کشورهای فارسی زبان و انشاء الله در سراسر جهان است.
در دوران رژیم پهلوی، این کار انجام گرفت و لغتهای فرنگی بیحسابی در زبان فارسی وارد شد که امروز واقعا زبان ما از لغاتی پر است که قابل اجتناب بود و هیچ لزومی در تعبیرات معمولی و عادی ما نداشت.
البته در مورد نثر، «گلستان»مستثنا است چون در«گلستان»از این قبیل چیزهایی که درست مثل تکلم زیبای امروز ما است و هرکسی آن را بر زبان جاری میکند،فراوان پیدا میکنیم؛نثر ما غالبا اینطور نیست،لیکن در شعر فردوسی و حافظ به خصوص این دو بیت بسیار زیبای فردوسی در داستان رستم و اسفندیار که زیاد هم تکرار میکنیم،ما آن را ببینیم: ببینم که تا اسب اسفندیار سوی آخور آید همی بیسوار و یا بارهء رستم جنگجوی به ایوان نهد بی خداوند روی اگر شما بخواهید این مضمون را امروز بیان کنید،آیا بهتر از این میتوانید بیان کنید؟اصلا نمیشود بهتر از این بیان کرد."