چکیده:
مقاله حاضر که پیرامون یکی از مباحث مهم علوم قرآنی تحت عنوان «قرآن، کلام الهی» تدوین یافته در اثبات آن است که برخلاف تصور برخی از خاورشناسان و روشنفکران مذهبی که قرآن را تجلی شخصیت باطنی پیامبر(ص) و جبرئیل را ناشی از تخیلات پیامبر تلقی نموده و در نتیجه قرآن را کتابی همانند سائر تالیفات بشری میدانند، قرآن، کلام الهی بوده و وجودی مستقل از وجود پیامبر(ص) دارد. در این زمینه مشخصات وحی قرآنی از زبان خود قرآن و نیز روایات بیان گردیده و آنگاه به نقد و بررسی تفسیر قائلین به «بشری بودن قرآن» ـ وحی نفسی ـ پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
قرآن کلام الهی··· سید مصطفی حسینی رودباری محقق و نویسنده چکیده مقاله حاضر که پیرامون یکی از مباحث مهم علوم قرآنی تحت عنوان «قرآن، کلام الهی» تدوین یافته در اثبات آن است که برخلاف تصور برخی از خاورشناسان و روشنفکران مذهبی که قرآن را تجلی شخصیت باطنی پیامبر(ص) و جبرئیل را ناشی از تخیلات پیامبر تلقی نموده و در نتیجه قرآن را کتابی همانند سائر تألیفات بشری میدانند، قرآن، کلام الهی بوده و وجودی مستقل از وجود پیامبر(ص) دارد.
برخی میگویند معانی قرآن از ناحیه خداوند بر قلب پیامبر(ص) نازل شده، اما آن حضرت همان معانی را با الفاظ و ادبیات خاص عصر نزول برای مردم بیان نموده است.
(اسراء: 73 ـ 75) در این آیه طی هشداری سخت به پیامبر(ص) آمده است که مشرکین نزدیک بود که آن حضرت را وادار نمایند کلماتی را از نزد خود به خداوند نسبت دهد و وحی الهی را با گفتارش خلط نماید که در این صورت صیانت و استقلال قرآن مخدوش میگردید.
اگر قرآن کلام بشری چون پیامبر(ص) بود چگونه این آیه آن حضرت و تمامی قومش را نسبت به این اخبار، غیر عالم تلقی نموده، سپس او را از آن أخبار مطلع میسازد؟ آیا این امر نشانه هویت مستقل قرآن از فرهنگ عصر نزول نیست؟ نظیر آیه فوق آیه دیگری است که در سوره قصص بیان شده است: وما کنت بجانب الطور إذ نادینا ولکن رحمة من ربک لتنذر قوما ما أتاهم من نذیر من قبلک لعلهم یتذکرون.