خلاصه ماشینی:
"به این ترتیب اگر عامل خویشاوندی در همه جای ایران جایی خاص دارد،اهل قبیله را از غیر قبیله چگونه میتوان تمیز داد؟ سران قبیله در ایران از بستر روابط و فراگردهای محلی،منطقهای و دولت مرکزی سر برآورده و از ارتباط خود با دولت و قدرتهای غیر محلی دیگر کسب مشروعیت و اقتدار کردهاند،اما درعینحال به پشتیبانی و وفاداری مردم محل نیاز داشتهاند.
سران قبایل نیز به بهرهگیری از این رقابتها به سود خود توانا بودند و نه تنها سران قبایل گوناگون بلکه سران خانوادههای گوناگون یک قبیله هریک برای افزودن بر قدرت یا ثروت خود به یکی از رقبای خارجی نزدیک میشدند.
57 در نیمهء دههء 1374،پیوندی میان اقلیتهای قومی و قبیلهای در ایران به چشم نمیخورد و پراکندگی آنها از یکدیگر مانند گذشته است،گرچه به یاری رسانههای ارتباطی و اطلاعاتی مدرن آگاهی و دانش این اقلیتها از مسائل یکدیگر و از جای محدوده که در عرصهء سیاست ایران دارند بیشتر شده است.
598-632;and Bech,The Oranization, of Kurdistan,"doctoral dsissertation,Utrecht University,1978;Brian Spooner, Khans and Shahs;Martin van Bruinessen,"agha,Shikh and State:Onthe Social and Political University,1979,and The Kurds of Iranian Baluchistan(unpublished book manuscripts);Grath waite, Jnane Beston,"The Kurds of Iranian BaJuchistan:A Regional Elite,"master''s thesis,McGill (20).
Garth waite,Khans and Shhs;Pierre Oberling,The Qashqa''i Nomads of Fars, Tirbes of Iran(unpublished book manuscript),and"The Tribes";Spooner,Who Are the Bahuch?" 707-724;Richard Tapper,The King''s Friends:A Social and Political History of the Shahsevan Lambton,"Ilat",F.
نقش ایران و عراق،در دههء 1980،در تقویت قویترین سازمان سیاسی کردها،به زیان احزاب ضعیفتر،در سرزمینهای یک دیگر،مشابه نقشی بود که دولتهای خارجی و دولت مرکزی ایران در طول تاریخ برای تقویت برخی از جوامع قبیلهای و تضعیف یا از میان بردن برخی دیگر ایفا میکردند."