چکیده:
مدرنیسم و غرور غربیان بدان، آنها را به اندیشه تملک و گسترش هژمونی خود بر سرتاسر جهان انداخته و برای عملیاتیسازی این ایده، دکترین و طرحهای گوناگونی را پیشنهاد کردهاند. خاورمیانه در این بین، برای غربیان نقشی ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک داشته و نفوذ در آن برای تأمین منافع بلندمدت، از دیرباز بااهمیت بوده است. طرح خاورمیانه بزرگ واپسین کلان ایدهای به شمار میرود که غرب برای جهان اسلام به ویژه خاورمیانه پردازش کرده است. اسرائیل در کانون این طرح قرار دارد و حفظ و گسترش قدرت آن در گستره نیل تا فرات هدفی اساسی و اندیشیده شده است. کشورهای اسلامی با اتخاذ روشهای گوناگون در دستههای انفعال تا فعال جای گرفتند و با طرح مذکور به برخاستند. این مقاله ضمن اشاره به متن طرح، جلوههای واگرایانه آن را برای منطقه خاورمیانه تبیین میکند و با طرح خاورمیانه بزرگ مهدوی که همگرایی را در حوزههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی برای بشر به ارمغان خواهد آورد، به نقد آن میپردازد.
The Middle East region has always played a geopolitic، geostrategic role for the westerners allowing them to try to influence this important area in order to secure their long-term profits. The latest great ideal of the westerners has been to develop and map their Grand Plan for the Islamic World especially for the Middle East، in the center of which Israel is situated. When strengthened and protected perfectly، this small، so-called country may become able to extend its power and domination from the Nile to the Euphrates. However، the Islamic countries have thoughtfully resisted against such an ominous plan with their various active or passive reactions.
The present article will try to demonstrate and explain the divergent aspects of the idea referring to the original statement prepared for the Middle East، and on the other hand will proceed to present the readers with the Great Grand Model of Mahdism for the administration of the Middle East Region، which will offer the best convergence to mankind in the political، economic، and cultural fields.
خلاصه ماشینی:
"آیا جهان اسلام میتواند با طرحی جایگزین با آن مقابله نماید؟ اگر مهدویت را آموزه مشترک مذاهب اسلامی تلقی کنیم، ظرفیتهای انسجامبخشی آن برای کشورهای اسلامی و شکلبندی ایده لزوم رویارویی با دشمن مشترک چیست؟ این مقاله بیان میکند که طرح خاورمیانه بزرگ به مثابه واپسین راهبرد ایالات متحده، به دنبال تحقق بخشیدن به نظم نوین منطقهای و ساخت نظام تکقطبی جهانی است و در مقابل، کشورهای منطقه با تمسک به آموزههای وحدتبخش و انسجامآفرینی مثل مهدویت، اسلام مذهبی را به اسلام سیاسی میتوانند تغییر دهند و هویت ضعیف شده خود را در مقابل غرب بازتعریف نمایند.
2 توجیه افکار عمومی در زمینه توسعهطلبی و امپریالیسم فرانو، به تعریف مشروع اقدامات سیاسی نیاز دارد و این «غیری» 3 که امریکا پس از فروپاشی جبهه کمونیسم بدان تمسک جسته، همان «اسلامگرایی» 4 در خاورمیانه است که همه این اقدامات را با هدف از بین بردن خشونت و ترور ناشی از اسلام و مسلمانان در منطقه توجیه کرده و با استفاده از باورهای دینی مردم امریکا، این اقدام خود را یک «رسالت الهی» میداند که خداوند بر عهده مردم امریکا نهاده تا مردم دنیا را از قید استبداد و دیکتاتوری برهانند و به آزادی کامل برسانند."